یه سوالی که خیلی از ماها، مخصوصاً وقتی مدتیه داریم روی خودمون کار میکنیم، برامون پیش میاد اینه:
“چرا با اینکه چند ماهه دارم روی خودم کار میکنم و پیشرفتهام هم قابل توجه بوده، ولی دیگه اون شوق، کیفیت ذهنی و حال خوب قبلی رو ندارم؟ انگار گیر کردم یا دچار رکود شدم؟”
اگه شما هم این حسو تجربه کردین، باید بدونین نه تنها تنها نیستین، بلکه دقیقاً دارین وارد یه مرحلهی عمیقتر میشین. مرحلهای که اسمش رو میذاریم: “دورهی گذار.”
دورهی گذار چیه؟
دورهی گذار یعنی دیگه سیستم ذهنی قبلی جواب نمیده، اما هنوز سیستم جدید هم شکل نگرفته. یهجور برزخ آگاهانهست. مثل وقتی یه پل رو رد کردین، اما هنوز نرسیدین اونور رودخونه.
اینجا دقیقاً همونجاست که خیلیا یا کلاً عقبنشینی میکنن و برمیگردن به همون الگوهای قدیمی، یا میرن سراغ یه مسیر جدید که باز از جنس فراره، نه آگاهیه.
اما کسی که با ابزارهایی مثل خودآگاهی، مسئولیتپذیری صددرصدی و هواپونوپونو آشناست، دقیقاً اینجاست که یه قدم جلو میره؛ نه با زور زدن، بلکه با زیستن آگاهانه و پاکسازی بیدردسر.
حالا چطوری از این مرحله عبور کنیم؟
اینجا چند تا نکتهی عمیق و کاربردی رو باهاتون درمیون میذاریم که تو این مرحلهی حساس، چراغ راهتون باشه:
۱. حجم اطلاعات = رشد نیست!
اگه ذهنتون اون شوق اولیه رو نداره، شاید وقتشه که بفهمین وارد فاز جدیدی شدین. ذهن الان نیاز به «هضم» داره، نه «جذب» بیشتر.
پس کمتر بخون، کمتر گوش بده، کمتر بدون… بیشتر “زندگی کن” با چیزایی که بلدی.
الان دیگه وقتشه از حالت «دانشمحور» بیاید تو فاز «زیستمحور».
۲. مقاومت در برابر بیانگیزگی، خودش یه نوع مقاومت جدیده
بیانگیزگی شاید یه هشدار از ناخودآگاهتون باشه که: “صبر کن! قبل از یه پرش عمیق، یه سکون ضروریه.”
این حس رو پاکسازی کنین، مخصوصاً رو موضوعاتی مثل:
“ترس از سقوط، ترس از جا موندن، ترس از بیارزشی.”
نگاه کنین ببینین پشت این حال بد چی خوابیده؟
۳. مواظب وسوسهی تنوعطلبی باش
یه دفعه دلتون بخواد مسیر عوض کنین؟ رشته جدید، شغل جدید، آموزش جدید؟
نگهدارین! اول از خودتون بپرسین:
“آیا این تصمیم از دل حضور میاد، یا از بیحوصلگی و فرار از رکود؟”
ذهن تو این مرحله خیلی زرنگه؛ سریع پیشنهادای فریبنده میده که از خلأ فرار کنین. ولی ما اینجا اومدیم خلأ رو لمس کنیم، نه ازش فرار کنیم.
۴. برید یه سطح بالاتر از هواپونوپونو
هواپونوپونو فقط تکرار جملهها نیست، یه سفره برای جدا شدن از الگوها.
یاد بگیریم که این حال بد، ما نیستیم؛ تجربهاش میکنیم. “من بیانگیزهام” نیستی، بلکه “دارم بیانگیزگی رو تجربه میکنم.”
این تفکیک ساده، میتونه کل بازی رو عوض کنه.
۵. تمرین تعهد + تسلیم
صبحها با خودتون بگین:
“من صددرصد مسئولم، ولی صددرصد هم تسلیم حکمت الهیام.”
این جمله ساده، هم قدرت درونتونو فعال میکنه، هم شما رو میسپره به جریان بالاتری که راهو بهتر از شما بلده.
یه پیام آخر از دل تجربه
اگه الان تو همچین مرحلهای هستین، لطفاً با خودتون مهربون باشین. این یه شکاف کوانتومیه بین دو سطح آگاهی. یعنی چیزی درون شما داره پوست میندازه. یه لایه قدیمی در حال افتادنه تا یه حضور تازه متولد بشه.
کافیه قضاوت نکنین، زور نزنین، و تو این گذر، همراه خودتون بمونین.
نفس بکشین. ناظر باشین. و پاکسازی کنین.
و اگه حس کردین نیاز به یه برنامهی شخصیشده دارین برای عبور راحتتر از این دوران، ما اینجاییم. کمکتون میکنیم تا عبور از این برزخ، نه فقط ممکن، بلکه یه نقطهی پرش باشه.
برای عمیقتر شدن توی این موضوع
برای درک بهتر و عمیقتر شدن توی این موضوع و گذر از محدودیتهای درونی، دوره گذر از نگهبانان دروازه رو بهتون پیشنهاد میکنم:
خیلی جالب بود،، چون من دقیقا همین جا هستم که دیگه چیزی برام جالب نیست و مثل قبل شوق ندارم و خودم هم به این نتیجه رسیده بودم که اینهمه خوندی ، حالا کمی استفاده کن
متشکرم