در این پست وبلاگ میخوام در مورد موضوعی توضیح بدم که در جلسۀ دوم ماه چهارم صحبت کردیم.
احساس خشم چیه و چه نشانه هایی داره؟
از بچگی احساس خشم رو بهمون خیلی بد توضیح دادن. همه جا به ما گفتن خشم خوب نیست. ما نباید عصبانی بشیم. خشم مثل خوردن زهر هست.
مخصوصا در جامعۀ ما به شدت احساس خشم ممنوع هست. کسانی که خشمشون رو ابراز میکنن، به عتوان یک مکانیزم دفاعی ناسالم تعریف شده در صورتی که اصلاً اون خشم نیست.
خشم احساس خوب و مفیدی ست.
اما چرا ما فکر میکنیم که احساس خشم، احساس بدی ست؟
چون که از بچگی این احساس رو در درون ما سرکوب کردن. این تفکر رو در درون ما نهادینه شده که احساس خشم چیز خوبی نیست.
این موضوع رو با مثالی از حیوانات توضیح میدم.
یک حیوان به هیچ وجه اضطراب رو تجربه نمیکنه. چون که احساس گناهی نداره.
اما اگه دقت کنید در بقیۀ احساسات مثل خشم با ما انسانها مشترک هستن.
به رفتار یک شیر دقت کردید؟
وقتی که حیوانی میخواد که به گلۀ یک شیر حمله کنه، یا مثلاًً به خانوادۀ شیر حمله کنه و یا قلمرو شیر رو بگیره. فقط کافیه که به رفتار و عکسالعمل اون شیر دقت کنید.
حتماًً در فیلمهای مستند دیدید. در این شرایط چجوری اون شیر و با چه غرشی دفاع میکنه و یا چه خشمی داره؟
یعنی نشانههای خشم رو ما به طور کامل توی بدنش میبینیم. بدن شیر چجوری محکم شده و توی صورتش، خشم رو میشه به وضوح دید. با یه غرش خیلی بلند از خودش، قلمرو و از خانوادش دفاع میکنه.
چه قدر زیبا خشمش رو تجربه میکنه و از خودش دفاع میکنه.
اما ما انسانها نمیتونیم از احساس خشممون به درستی استفاده کنیم. چون که همیشه به ما گفتن که خشم چیز خوبی نیست.
چرا به ما گفتن که خشم چیز خوبی نیست؟
در ابتدا احساس خشم رو توضیح میدم تا مفهومش کاملاً باز بشه.
ما در برابر احساس خشم دو مکانیزم دفاعی داریم؛ یعنی وقتی خشم میخواد بالا بیاد به دو صورت عکسالعمل نشون میدیم.
گروه اول
کسانی هستن که نمیخوان این خشم رو ببینن. پس چیکار میکنن؟
سکوت میکنن، آهنگ غمگین گوش میدن و یه جوری حواس خودشون رو پرت میکنن و تو خودشون میریزن.
این افراد، گروه اول هستن، یعنی تا احساس خشم میخواد فعال بشه؛ سکوت میکنن، اهنگ غمگین گوش میکنن و با کارهایی که میکنن از اونور بوم میافتن.
گروه دوم
آدمایی هستن که فریاد میکشن، داد میزنن و اگه چیزی اطرافشون باشه اون چیز رو پرت میکنن یا میشکونن. دعوا میکنن، فحش میدن، کتک کاری میکنن و…
این افراد هم احساس خشم رو نمیبینن. فکر میکنن که الان عصبانی هستن. در صورتی که این رفتارشون خشم نیست…
ما توی خشم به هیچ وجه کتک کاری نداریم. توی خشم به هیچ عنوان دعوا نداریم.
درسته که تُن صدا بالاتر میره. یه قاطعیتی به وجود میاد اما لحن دعوایی نیست.
اصلی ترین ویژگی احساس خشم
ویژگی اصلی محترمانه بودنش هست که شاید کمی عجیب به نظر بیاد.
اگه من دعوا کنم، کتک کاری کنم، فحش بدم، احساس خشم نیست. پس چیه؟
پرخاشگری کردن هست.
پرخاشگری یک مکانیزم دفاعی ست که در برابر احساس خشم داریم.
یعنی اون طرف فکر میکنه که عصبانی شده، در صورتی که هیچ کدوم از نشانههای خشم رو در بدنش نداره.
یا مثلاً کسی که عصبانی میشه. کیسه بوکس رو میگیره و یک ساعت به اون کیسه بوکس ضربه میزنه. شاید توی اون لحظه اروم بشه؛ اما در روزهای ۀینده خشمش بیشتر و بیشت میشه.
چرا؟
چون اون احساس خشم واقعی نبود. اگه احساس خشم رو به صورت درست و واقعی تجربه کنه، از حجمش کم میشه و کمکم از بین میره.
اما چرا دوباره عصبانی تر میشه؟
چونکه هیچ خشمی رو تجربه نکرده. چون که فکر میکنیم، خشم یعنی دعوا، کتک کاری، فحش، بی ادبی و…
به همین دلیل خشم رو بد میدونیم.
از این زاویۀ دید که نگاه کنیم بله راست هم میگفتن. خشم چیز خوبی نیست؛ اما این چیزی که خوب نیست، خشم نیست.
نشانههای فیزولوژی خشم در بدن
وقتی خشم بالا بیاد؛ شکمم.م داغ میشه. توی شکممون حالت جوشیدن داره. به اصطلاح انگار دارن توی شکمم رخت میشورن.
اگه این حالات رو دارید یعنی شما نشانههای اضطراب رو دارید. خشمِ واقعی مثل یک گوله اتیش هست که از تو شکم شروع میشه و به سمت بالا میره.
خشم واقعی چه نشانه هایی داره؟
دستامون مشت میشه. فکمون سفت میشه. تو صورتمون حالت خشم دیده میشه. تمام بدنمون محکم هست.
این نشانهها از انسانهای نخستین میاد که برای دفاع از خودشون به این شکل رفتار میکردند و از طریق DNA به ما ارث رسیده.
اگه انسان پرخاشگری هستیم چه کار باید انجام بدیم؟
اگه ادمی پرخاشگری هستید یعنی اگه داد میزنید، فحش میدید، کتک کاری میکنید، اگه مادر هستید بچتون رو کتک میزنید و…
راهحل اینه که باید اون خشم رو محکم توی بدنتون نگه دارید؛ یعنی دستاتون سفت بشه، مشت بشه و محکم توی سینه هاتون اون خشم رو تجربه کنید.
و به محض اینکه خواستید، پرخاشگری کنید دیگه پرخاشگری نمیکنید. چون که اون خشم رو توی بدنتون نگه داشتید.
اگه توی دسته اول هستید که خشمتون رو توی خودتون میریزید و اصلاً هیچ نشانهای توی بدنتون نیست، کلاً سرکوبش کردید. حالا شما باید همون حالت عصبانیت رو در خودتون بگیرید یعنی قشنگ دستاتون رو سفت کنید. فکتون سفت میشه. شکمتون داغ میشه و…
به این صورت مدام تمرین کنید که رفتهرفته، اون خشم توی بدنتون شکل بگیره.
اولش ممکنه یه خشم خیلی زیادی بالا بیاد.
چرا؟
چون که توی این مدت زمانی که زندگی کردید تمام اون خشمها رو سرکوب کردید. تمام اون خشم ها رو ندیدید، با یک مکانیزمهای دفاعی از اون خشم فرار کردید. اینجا وقتی این کار هارو انجام بدید، ممکنه که در ابتدا خیلی خشمتون بالا بیاد. شما اصلاً قرار نیست کاری کنید. حتماً هم تنها باشید که این تمرین رو انجام بدید و حتماً اول بزارید توی بدنتون شکل بگیره.
عزیزانی که توی گروه دوم بودن.
به جای اینکه بخوان پرخاشگری کنند. اون خشم رو نگه میدارن و عزیزانی که توی گروه اول بودن. اون خشم رو سعی میکنن که در خودشون به وجود بیارن و تجربه کنن.
رفته رفته که این تمرین رو که انجام بدید، توی بدنتون شکل میگیره.
استفاده مفید از خشم چجوریه؟
اگه ما به خشم دسترسی نداشته باشیم چه اتفاقی برای ما میافته؟
به راحتی حق مارو میخورن. نمیتونیم از خودمون دفاع کنیم. نمیتونیم به سراغ هدفمون بریم؛ یعنی اگه خشم درست و نفید تو بدنم باشه و به خشم هم دسترسی داشته باشم. میتونم به قدرت درونی خودم وصل بشم و با قدرت زندگی کنم. به سراغ اهدافی که دارم، برم.
استفادههای مفید از خشم
با قدرت به سراغ هدفم میرم؛ مثلاً میخوام نقاش بشم. موسیقی یاد بگیرم. ورزش کنم. به دنبال اهدافم برم و…
از قدرت خشم مفید استفاده میکنم و در مسیر درست به کار میبرم. ابتدا در بدنم و بعد تو مسیر درست زندگی؛ یعنی با قدرت این خشم رو تجربه میکنم. با قدرت به سمت هدفم میرم.
اگه این خشم درست و سازنده در بدنم باشه باعث میشه صبح ما با انگیزه از خواب بلند بشیم.
چرا؟
چون من به قدرتم دسترسی دارم. پس با انگیزه زندگی میکنم.
اگه کسی بخواد به من بی احترامی کنه با قدرت ولی محترمانه از خودم دفاع میکنم. نمیزارم کسی حقم رو بخوره، اجازه نمیدم که کسی به من بی احترامی کنه.
اگه خشم نباشه چه اتفاقی میافته؟
به راحتی برده میشم. مثلاًً دوستم حق من رو خورده، خیلی دوستش دارم؛ اما یه جایی من رو اذیت کرده، بی احترامی کرده و یا یه حرفی زده که من رو اذیت کرده و…
اگه من به خشمم دسترسی نداشته باشم، همچنان لبخند میزنم و اون خشم رو نمیبینم. اون خشمه زیاد میشه، زیاد میشه و بعد چه اتفاقی میافته؟
تبدیل میشه به نوع دوم خشم که کینه ست.
ارتباط خشم و نفرت
وقتی که خشم زیاد بشه و ما اون رو نبینیم تبدیل به کینه و نفرت میشه. ما از اون آدم و رفتارش نفرت داریم.
چرا؟
چون اون خشم ها رو ندیدم و جمع شده تا اونقدر زیاد شده که تبدیل به کینه و نفرت شد. اگه ما احساس خشم رو به درستی و سالم تجربه میکردیم دیگه از این اتفاقها نمیافتاد. وقتی که خشم رو محکم و با تمام وجودم تو بدنم تجربه کردم. اگه شرایطش باشه ابراز می کنیم. پس اول باید یادبگیرم که خشم رو درست تجربه کنم؛ یعنی اگه من درست این خشم رو تجربه نکنم موقع ابرازش هم خراب کاری میکنم. میرم اونجا دعوا میکنم. توهین و بی.احترامی میکنم.
اینطوری نتونستم خشم درستی رو تجربه کنم و هم طرف مقابل رو تخریب کردم. ما قراره یه خشم مفید و سازنده رو تجربه کنیم. وقتی که اون خشم درست تو بدن ما تجربه شد.
مرحله دوم: ابراز خشم
اصلی ترین چیزی که باید یاد بگیریم اینه که محترمانه بیان کنیم.
از دست دوستم عصبانی شدم و کاملا محترمانه بهش میگم که دوست عزیز من ما چه قدر باهم خوبیم، چه قدر باهم صمیمی هستیم و چه قدر حال خوبی رو باهم تجربه میکنیم. وقتی توی اون جمع که تو اون حرف رو به من زدی، من خیلی از دستت عصبانی شدم. چون که تو برام مهمی و من با تو صمیمی هستم، میخوام که دلیل این صحبتت رو بدونم. چرا اونجا این حرف رو به من زدی؟
این حرف تو، حرف درستی نبود که به من زدی. کاملاً اون خشم رو میبینید، تجریه میکنید و توضیح میدید.
دیگه واکنش طرف مقابل برای ما مهم نیست. مهم اینه که من خشمم رو درست دیدم، تجربه و ابرازش کردم. چندبار که این روش رو انجام بدید، متوجه میشید که چه قدر اروم میشید. اگه دوست صمیمیتون ادم درستی باشه که توضیح میده، اگه توضیح برای شما قانع کننده بود، میپذیرید که سوءتفاهم بوده و حل میشه؛ یا میگه که من اشتباه کردم و قبول میکنه که اشتباه کرده و معذرت میخواد.
ممکنه که بگه تو اشتباه میکنی، فکر کردی کی هستی که از دست من عصبانی میشی. در این صورت بهتره که ازش فاصله بگیرید.
قدرت درست و مفید خشم
خشم احساسی ست که به ادم قدرت میده. اگه خشم توی ذهنتون دعوا و فحش و حال بدی ست، منم با شما موافقم. این رفتار خوبی نیست.
ولی ما داریم در این جلسه یعنی جلسۀ دوم ماه چهارم از احساس خشم صحبت میکنیم. از یک احساس مفید و سازنده صحبت میکنیم. شما به قدرت خشم نیاز دارید. اگه خشم نباشه چجوری میتونیم زندگیمون رو بسازیم. به رویاهامون برسیم. به اهدافم دست پیدا کنیم. با همسرم، بچهم، توی زندگی شخصی خودم و… قدرت خشم درست نیاز دارم.
اگه خشم درست و سازنده نباشه، نتیجۀ کار خراب میشه. باعث میشه تا پرخاشگر بشن، ادم میکشن، دعوا میکنن و هم به خودش و هم به طرف مقابلشون آسیب میزنن.
اگه هم به مرحله ابراز نرسه، تبدیل به اضطراب میشه. دلیلش هم به خاطر اینه که نتونستم احساس خشم رو درست و سازنده در درونمون تجربه کنبم. انسانی که از نظر روانی سالمه همهی احساسات رو در جای درست خودش تجربه میکنه. یکی از اونا خشم هست که امروز در این جلسه یعنی جلسۀ دوم ماه چهارم کامل توضیح دادم.
رفتار مناسب در مورد بی احترامی دیدن
وقتی که بهمون بیاحترامی میشه، با قدرت حرفمون رو میزنیم. اگه غریبه ست، میگیم آقای محترم شما اجازه ندارید به من بیاحترامی کنید، خانم محترم شما اجازه ندارید به من بیاحترامی کنید.
با قدرت ولی محترمانه میگیم. درگیر نمیشم و کاری نمیکنم.
در مورد افراد نزدیک زندگیمون که خیلی از نظر دلبستگی بهشون نزدیک هستیم. وقتی آسیب میخوریم معمولاً احساس اولیه ما نسبت بهشون خشم هست.
عصبانی میشیم که مثلاً مامان تو چرا با من اینکار رو کردین؟ برادر من تو حق نداشتی با من اینکار رو کنین.
یا مثلاً مادر بزرگ اجازه نداشتی اینکار رو انجام بدین و…
باز هم باید اون احساس خشم رو به درستی توی بدنمون ببینم، تجربهش کنم و بعد اگه شرایطتش بود، ابرازش کنم.
اگه به احساس خشممون دسترسی داشته باشیم و هر لحظه تو دستاممون باشه. میشیم یه ادم مهربونِ ارزشمندِ خنده رویِ قوی. این قوی بودن دقیقاً از همون خشم و قدرت بیرون میاد.
انسان ارزشمند، انسانیه که قدرت داره.
انسانیه که به خودش احترام میزاره و به دیگران هم احترام میزاره و کاملاً محترمانه خواسته و نظراتش رو بیان میکنه.
در پایان
مقالات زیادی در مورد مهارت نه گفتن، مدیریت خشم و … وجود داره. همۀ اینا به خاطر اینه که ما به خشممون دسترسی نداریم. اگه به خشممون وصل باشیم، همهی این موضوعات کنار میره.
توضیحاتی در مورد این دوره
در این ماه یعنی ماه چهارم از دورۀ سیستم رشد شخصی پاشو به موضوعاتی مثل احساس خشم، اضطراب، اندوه، شادی و داشتن یک رابطۀ عاطفی درست و… پرداختیم. این دوره بسیار دورۀ مهم و کاربردی ست.
برای تهیۀ این دوره اینجا رو کلیک کنید.
موفق و پیروز باشید
چقدر آموزنده تشکر 👏👏♥️
چقد حس خوبیه وقتی آدم حسای خودشو به نحو درست شناسایی کنه و در رمان خودش ازشون استفاده کنه