همۀ ما میدونیم خشم چیست، و همگی اون رو احساس کردیم: چه به عنوان یک احساس زودگذر و چه به عنوان یک خشم تمام عیار!
خشم یک احساس کاملاً طبیعی و معمولاً سالم انسانی ست. اما وقتی از کنترل خارج میشه، مخربه و میتونه منجر به مشکلاتی بشه – مشکلاتی در محل کار، در روابط شخصی شما و به صورت کلی در کیفیت زندگیتون.
خشم میتونه باعث بشه احساس کنین غیرقابل پیش بینی و قدرتمند هستید.
خشم چیست؟
به گفته دکتر چارلز اسپیلبرگر، روانشناس متخصص در مطالعۀ خشم، خشم یک حالت احساسی ست که شدت اون از یک تحریک خفیف تا خشم و عصبانیت شدید متغیر است. مانند سایر احساسات، با تغییرات فیزیولوژیکی و بیولوژیکی همراه است.
هنگامی که عصبانی میشید، ضربان قلب و فشار خون شما بالا میره، همانطور که سطح هورمونهای انرژی، آدرنالین و نورآدرنالین بالا میره. خشم میتونه ناشی از رویدادهای بیرونی و درونی باشه.
ممکنه از یک شخص خاص (مانند یک همکار یا مدیر) یا رویداد (ترافیک، یک پرواز لغو شده) عصبانی باشین یا عصبانیت شما ممکنه ناشی از نگرانی یا فکر کردن درباره مشکلات شخصی شما باشه. خاطرات رویدادهای آسیب زا یا خشمگین نیز میتونه باعث ایجاد احساس خشم در ما بشه.
ابراز خشم
راه غریزی ابراز خشم، پاسخی پرخاشگرانه ست. خشم پاسخی طبیعی و سازگار به تهدیدات محیطی ست. این احساسات و رفتارهای قدرتمند، اغلب انجام رفتاری پرخاشگرانه رو القا میکنه، که به ما اجازه میده وقتی مورد حمله قرار میگیریم، بجنگیم و از خودمون دفاع کنیم.
بنابراین، مقدار مشخصی از خشم برای بقای ما ضروری است.
از سوی دیگر، ما نمیتونیم هر شخص یا شیئی رو که آزارمون میده، از نظر فیزیکی مورد حمله قرار بدیم! قوانین، هنجارهای اجتماعی و عقل سلیم محدودیتهایی رو در مورد اینکه خشم ما تا کجا میتونه ما رو ببرد تعیین میکنه.
افراد از انواع فرآیندهای خودآگاه و ناخودآگاه برای مقابله با احساس خشم خود استفاده میکنن.
سه عکسالعمل و رفتار اصلی در برابر خشم عبارتند از:
- بیان آن
- تجربه کردن آن
- آرام کردن خود
ابراز احساسات خشمگینانه خود به شیوهای قاطعانه – نه پرخاشگرانه – سالمترین راه برای ابراز خشم است.
برای این کار، باید بیاموزید که چگونه به نیازهاتون آگاه باشید، و چگونه اونا رو بدون آسیب رسوندن به دیگران برآورده کنین. قاطع بودن به معنای زورگو بودن یا به به اجبار خواستن چیزی نیست. این به معنای احترام به خود و دیگران است.
تجربۀ خشم
خشم رو میشه به درستی تجربه کرد، و سپس تبدیل یا تغییر جهت داد. این زمانی اتفاق میافته که شما خشم خود رو تجربه میکنین. سپس دیگه بهش فکر نمیکنین و روی چیزهای مثبت تمرکز میکنین. هدف اینه که نسبت به خشمتون آگاه بشید، لون رو مهار و به رفتار سازندهتری تبدیل کنین.
خطر در این نوع پاسخ اینه که اگه اجازه ابراز بیرونی نداشته باشین، خشمتون میتونه به درون خودتون برگرده. خشم به خود، ممکنه باعث فشار خون بالا، فشار خون بالا یا افسردگی بشه.
عصبانیت وقتی که ابراز نشه، میتونه مشکلات دیگری نیز ایجاد کنه. میتونه منجر به رفتار منفعلانه یا پرخاشگرانه بشه. یا تبدیل به شخصیتی بشید که همیشه بدبین و خصمانه به نظر میرسه.
افرادی که مدام دیگران رو تحقیر میکنن، از همه چیز انتقاد میکنن و اظهار نظرهای بدبینانه میکنن، یاد نگرفتن که چگونه خشم خود رو به طور سازنده ابراز کنن. جای تعجب نیست که اینگونه افراد به احتمال زیاد روابط موفق زیادی ندارن.
یادگیری کنترل خشم و عصبانیت و ابراز درست اون باعث میشه که در درونتون حس آرامش داشته باشید. این بدان معنی ست که نه تنها رفتار بیرونیتون رو کنترل کنین، بلکه همچنین پاسخهای درونیتون رو کنترل کنین، اقداماتی رو برای کاهش ضربان قلبتون انجام بدین، خودتون رو آروم کنین و اجازه بدین احساساتتون تجربه بشن و فروکش کنن.
همونطور که دکتر اسپیلبرگر اشاره میکنه، “زمانی که هیچ یک از این سه عکسالعمل در برابر خشم که بالاتر گفتم انجام نشه، زمانی ست که کسی یا چیزی صدمه میبیند.”
مدیریت خشم
هدف از مدیریت خشم کاهش احساسات عاطفی و برانگیختگی فیزیولوژیکی ناشی از خشم است. شما نمیتونین از شر چیزها یا افرادی که شما رو عصبانی میکنن خلاص بشید و یا از آنها دوری کنین. همچنین نمیتونین آنها رو تغییر بدین، اما میتونین یاد بگیرید که واکنشهای خودتون رو در برابر دیگران کنترل کنین.
آیا شما کسی هستید که خیلی عصبانی میشید؟
تستهای روانشناختی وجود داره که شدت احساسات خشم رو اندازهگیری میکنه، اینکه چقدر مستعد عصبانیت هستید یا چقدر خوب میتونین اون رو مدیریت کنین.
اگر میبینید که به روشی رفتار میکنین که به نظر خارج از کنترل و ترسناک به نظر میرسه، ممکن هست که برای دستیابی راههای بهتر برای مقابله با این احساس به کمک نیاز داشته باشید. در این پست سعی میکنم که کمکتون کنم.
چرا برخی از مردم بیشتر از دیگران عصبانی هستند؟
به گفتۀ جری دفن باکر، دکترای روانشناسی که در مدیریت خشم متخصص است. برخی از افراد واقعاً «خشمگینتر» از دیگران هستند. آنها راحتتر و شدیدتر از افراد عادی عصبانی میشن. یه عده هم هستند که عصبانیت خودشون رو با صدای بلند و تماشایی نشون نمیدن، اما به طور درونی و پنهانی حساس، تحریکپذیر و بدخلق هستند.
افرادی که به راحتی عصبانی میشن همیشه فحش نمیدن و چیزها رو پرت نمیکنن. گاهی اوقات آنها از نظر اجتماعی کناره گیری میکنن.
افراد خشمگین از نظر جسمی بیشتر بیمار میشن
افرادی که به راحتی عصبانی میشن معمولاً چیزی رو دارن که برخی از روانشناسان اون رو تحمل ناامیدی پایین مینامند، به این معنی که به سادگی احساس میکنن که نباید در معرض کوچکترین ناامیدی، ناراحتی یا آزاری قرار بگیرن.
آنها نمیتونن آرام باشن و بهویژه اگه وضعیت خیلی کم هم ناعادلانه به نظر برسه، خشمگین میشن. حتی برای یک اشتباه جزئی.
چه چیزی باعث میشه این افراد اینگونه باشند؟
یه سری از عوامل وجود دارن. یکی از دلایل ممکنه ژنتیکی یا فیزیولوژیکی باشه. شواهدی وجود داره که نشون میده برخی از کودکان تحریکپذیر، حساس و پرخاشگر به دنیا میان و این علائم از سنین پایین وجود دارن.
دلیل دیگه، ممکنه عوامل اجتماعی و فرهنگی باشه. خشم اغلب منفی تلقی میشه. به ما آموزش داده شده که ابراز اضطراب، افسردگی یا سایر احساسات اشکالی نداره اما ابراز خشم درست نیست. در نتیجه، ما یاد نمیگیریم که چگونه اون رو مدیریت کنیم یا اون رو به صورت سازنده هدایت کنیم.
تحقیقات همچنین نشون میده که پیشینه خانوادگی در این امر نقش داره. به طور معمول، افرادی که به راحتی خشمگین میشن، از خانوادههایی هستند که مخل، آشفته، و در ارتباطات عاطفی مهارت ندارن.
آیا این خوب که “به خودمون اجازه بدیم که همیشه خشممون رو به حالت پرخاشگری بروز بدیم؟”
امروزه روانشناسان میگن که این کار خطرناک است. برخی افراد از این نظریه به عنوان مجوزی برای آسیب رساندن به دیگران استفاده میکنن. تحقیقات نشون میده که “اجازه دادن به خشم” در واقع خشم و پرخاشگری رو تشدید میکنه و هیچ کمکی به شما (یا شخصی که با او عصبانی هستید) در حل این وضعیت نمیکنه.
بهتره بدونین که چه چیزی باعث عصبانیت شما میشه. سپس استراتژیهایی برای جلوگیری از این که این محرکها که شما رو از کوره خارج کنن، ایجاد کنین.
راهکارهایی برای رفتار درست داشتن در خشم
آرامش
ابزارهای آرام سازی ساده، مانند تنفس عمیق و تصاویر آرامشبخش، میتونن به آرام کردن احساسات خشمگین کمک کنن. کتابها و دورههایی وجود دارن که میتونن تکنیکهای تمدد اعصاب رو به شما آموزش بدن، و پس از یادگیری تکنیکها، میتونین در هر شرایطی از آنها استفاده کنین.
اگه در رابطهای هستید که در آن هر دو طرف تندخو هستند، ممکنه ایده خوبی باشه که هر دوی شما این تکنیکها رو یاد بگیرید.
چند مرحله ساده که میتونید امتحان کنین:
- از دیافراگم خود عمیق نفس بکشید. تنفس، از قفسه سینه شما رو آرام میکنه. نفس خود رو در حال بیرون آمدن از “روده” خود تصور کنین. به آرامی یک کلمه یا عبارت آرام مانند “آرامش”، “آروم باش!” رو تکرار کنین. آن رو در حالی که عمیق نفس میکشید با خودتان تکرار کنین.
- از تصویرسازی استفاده کنین. یک تجربه آرامشبخش رو از حافظه یا تخیل خود تجسم کنین. تمرینهای غیرممکن و آهسته یوگا میتونن ماهیچههای شما رو شل کنن و احساس آرامش بیشتری داشته باشید.
این تکنیکها رو روزانه تمرین کنین. یاد بگیرید زمانی که در یک موقعیت پرتنش هستید از آنها به طور خودکار استفاده کنین.
بازسازی شناختی
به عبارت ساده، این به معنای تغییر طرز فکر شماست. افراد خشمگین تمایل دارن که فحش بدن، توهین کنن یا با عبارات بسیار زشتی صحبت کنن که افکار درونی آنها رو منعکس میکنه. وقتی عصبانی هستید، تفکر شما میتونه بسیار اغراق آمیز و بیش از حد نمایشی بشه. سعی کنین این افکار رو با افکار منطقیتر جایگزین کنین.
به عنوان مثال، به جای اینکه به خود بگین: “اوه، وحشتناک است، همه چیز خراب است” به خودتون بگین که “این ناامید کننده ست، و قابل درکه که من از این موضوع ناراحت هستم، اما این پایان دنیا و دلیلی برای پرخاشگری نیست. به هر حال اینکار لزوماً این موضوع رو حل نمیکنه.»
راهکار چیه؟
هنگام صحبت در مورد خود یا شخص دیگری مراقب کلماتی مانند “هرگز” یا “همیشه” باشید. «ماشین من همیشه خراب میشه!» یا «تو همیشه همه چیز رو فراموش میکنی» نه تنها دقیق نیستند، بلکه به شما کمک میکنن، احساس کنین عصبانیت شما موجه است و راهی برای حل مشکل وجود نداره. استفاده از این قیدها همچنین افرادی رو که در غیر این صورت مایل به همکاری با شما در راه حل هستند، دور و تحقیر میکنن.
به خود یادآوری کنین که عصبانی شدن چیزی رو درست نمیکنه، که باعث نمیشه احساس بهتری داشته باشید (و در واقع ممکنه باعث بشه که احساس بدتری داشته باشید).
منطق خشم رو شکست میده، زیرا خشم، حتی زمانی که موجه باشه، میتونه به سرعت غیرمنطقی بشه. پس در زمانی که عصبانی هستید از منطق خیلی خشک و سرد برای خود استفاده کنین. به خود یادآوری کنین که دنیا “برای این نیست که همه همیشه به شما حق بدن!
شما برخی از نقاط سخت زندگی روزمره رو تجربه میکنین. این کار رو هر بار که احساس کردید عصبانیت شما رو بیشتر میکنه، انجام بدین و این به شما کمک میکنه دیدگاه متعادلتری داشته باشید.
افراد عصبانی تمایل دارن چیزهایی رو مطالبه کنن:
انصاف، قدردانی، موافقت، تمایل به اینکه دیگران کارها رو به به روش اونا انجام بدن و… همه این چیزها رو میخواهند و همه ما وقتی به آنها نمیرسیم صدمه دیدن و ناامید میشویم، اما افراد عصبانی آنها رو میطلبند و وقتی خواستههایشان برآورده نمیشه، ناامیدی آنها به خشم تبدیل میشه.
به عنوان بخشی از بازسازی شناختی،
افراد خشمگین باید از ماهیت مطالبهگر خود آگاه بشن و انتظارات خود رو به خواسته ها تبدیل کنن.
به عبارت دیگر، گفتن “من دوست دارم” چیزی سالمتر از گفتن “من درخواست دارم” یا “من تمایل دارم داشته باشم” است. هنگامی که نمیتونین به آنچه میخواهید برسید، واکنشهای معمولی رو تجربه خواهید کرد – ناامیدی، ناامیدی، آسیب – اما نه خشم. برخی از افراد عصبانی از این خشم به عنوان راهی برای اجتناب از احساس آسیب استفاده میکنن، اما این بدان معنا نیست که اون آسیب از بین میره.
دلایل عصبانیت
گاهی اوقات، عصبانیت و ناامیدی ما ناشی از مشکلات بسیار واقعی و اجتناب ناپذیر در زندگی ما است. همه خشم ها نابجا نیستند و برخی سالم هستند.
پاسخ عمومی به این مشکلات همچنین یک باور فرهنگی وجود داره که هر مشکلی راه حلی داره، و این بر ناامیدی ما میافزاید که بفهمیم همیشه اینطور نیست. بنابراین، بهترین نگرش برای رسیدن به چنین موقعیتی، تمرکز بر یافتن راه حل نیست، بلکه
تمرکز ما بر نحوه نگاه کردن و برخورد با مشکل است.
برنامهریزی کنین و پیشرفت خود رو در طول مسیر بررسی کنین. تصمیم بگیرید که بهترین کار رو انجام بدین، اما اگه بلافاصله پاسخی دریافت نکردید، خود رو تنبیه نکنین. اگه بتونین با بهترین نیت و تلاش خود به آن نزدیک بشید و تلاش جدی برای رویارویی با آن انجام بدین، کمتر احتمال داره که صبر خود رو از دست بدین و در فکر همه یا هیچ باشید، حتی اگه مشکل به درستی حل نشه.
ارتباط بهتر
افراد خشمگین تمایل دارن به نتیجهگیری بپردازند و بر اساس اون عمل کنن، و برخی از این نتیجه گیریها میتونه بسیار نادرست باشه. اگه در یک بحث داغ هستید، اولین کاری که باید انجام بدین اینه که سرعتتون رو کم کنین و به پاسخهایی که میگین، فکر کنین.
اولین چیزی که به ذهنتون میرسه رو به زبان نیارید، بلکه سرعتتون رو کم کنین و به دقت در مورد آنچه می خواهید بگین فکر کنین. در عین حال، با دقت به صحبتهای طرف مقابل گوش بدین و قبل از پاسخ دادن وقت بگذارید.
به آنچه در خشم نهفته ست هم گوش بدین. به عنوان مثال، شما مقدار مشخصی از آزادی و فضای شخصی رو دوست دارید، و “آن فرد دیگری که آدم مهم زندگیتون هست” خواهان ارتباط و نزدیکی بیشتری ست. اگه او شروع به شکایت از فعالیتهای شما کرد، با ترسیم کردن شریک زندگیتون بهعنوان زندانبان، نگهبان یا یک آلباتروس دور گردنتون، تلافی نکنین.
طبیعی است که وقتی مورد انتقاد قرار میگیرید حالت تدافعی به خود بگیرید، اما با آن مقابله نکنین. درعوض، به آنچه در زیربنای کلمات نهفته است گوش بدین: این پیام که این شخص ممکنه احساس کنه مورد غفلت قرار گرفته و مورد بی مهری قرار گرفته است.
ممکنه پرسشهای صبورانه زیادی از طرف شما لازم باشه، و ممکنه نیاز به فضای تنفسی داشته باشه، اما اجازه ندین، عصبانیت شما – یا شریک زندگی -باعث بشه تا بحث از کنترل خارج بشه. حفظ خونسردی میتونه از تبدیل شدن وضعیت به یک وضعیت فاجعه آمیز جلوگیری کنه.
استفاده از طنز
“طنز احمقانه” میتونه از طرق مختلف به خنثی کردن خشم کمک کنه. برای یک چیز، میتونه به شما کمک کنه دیدگاه متعادلتری داشته باشید.
وقتی عصبانی میشید و کسی رو با نامی صدا میزنید یا با عبارتی تخیلی به او اشاره میکنین، توقف کنین و تصور کنین که آن کلمه به معنای واقعی کلمه چگونه ست. اگه سر کار هستید و فکر میکنین یک همکار به عنوان یک «کیسه خاک» یا «شکل زندگی تک سلولی» است، یک کیسه بزرگ پر از خاک (یا یک آمیب) رو تصور کنین که پشت میز همکارتان نشسته و در حال صحبت کردن است.
پشت تلفن، درحال رفتن به جلسات و… هر وقت نامی در مورد شخص دیگری به ذهنتون رسید این کار رو انجام بدین. اگه میتونین، تصویری از آنچه ممکنه واقعی به نظر برسد بکشید. این خیلی از عصبانیت شما رو دور میکنه. و همیشه میتونه به شوخ طبعی برای کمک به رفع گره از یک موقعیت پرتنش اعتماد کرد.
دکتر دفن باکر میگه: پیام اصلی افراد بسیار عصبانی اینه که “چیزها باید آن طور که من میخواهم باشند!” افراد خشمگین معمولاً احساس میکنن که از نظر اخلاقی درست میگن، هر گونه قطع یا تغییر برنامههایشان توهینی غیرقابل تحمل است و نباید این گونه رنج ببرند. شاید دیگران این کار رو بکنن، اما آنها نه!
وقتی چنین میلی دارین، خودتون رو به عنوان یک خدا یا الهه تصور کنین، یک فرمانروای عالی، که مالک خیابانها، فروشگاهها و فضای اداری ست، تنها قدم میزند و در همه موقعیتها راه خودش رو ادامه میده.
در حالی که دیگران به شما تعلل میکنن. هر چه بتونین جزئیات بیشتری رو وارد صحنههای خیالی خودتون کنین، شانس بیشتری برای درک این موضوع خواهید داشت که شاید غیرمنطقی هستید.
همچنین متوجه خواهید شد که چیزهایی که واقعاً ازشون عصبانی هستید چقدر بیاهمیت هستند.
در استفاده از طنز دو احتیاط وجود داره.
اول، سعی نکنین فقط به مشکلات خود «خنده بزنید». در عوض، از شوخ طبعی استفاده کنین تا به خودتان کمک کنین تا به شکل سازندهتری با آنها روبرو بشید.
دوم، تسلیم طنز خشن و طعنه آمیز نشید. این فقط شکل دیگری از ابراز خشم ناسالم است.
وجه مشترک این تکنیکها، امتناع از جدی گرفتن خود است. خشم یک احساس جدی ست، اما اغلب با ایدههایی همراه است که اگه بررسی بشه، میتونه شما رو بخنداند.
تغییر محیط
گاهی اوقات این محیط اطراف ماست که باعث عصبانیت ما میشه. مشکلات و مسئولیتها میتونن بر شما سنگینی کنن و از «تلهای» که به نظر میرسه، در آن گرفتار شدین و همه افراد و چیزهایی که اون دام رو تشکیل میدن، عصبانی بشید.
به خودتان استراحت بدین. مطمئن بشید که برای ساعاتی از روز که میدونید استرس زا هستند، «زمان شخصی» برنامه ریزی شده. یک مثال، مادر شاغلی ست که قانون ثابتی داره که وقتی از سر کار به خانه میاد، در 15 دقیقۀ اول «هیچکس با مادر صحبت نمیکنه مگر اینکه خانه آتش بگیره». پس از این زمان کوتاه، او احساس میکنه که آمادگی بیشتری برای رسیدگی به خواستههای فرزندانش داره، بدون اینکه بهشون سر بزنه.
چند نکته دیگر برای راحت کردن خود
زمانبندی: اگه شما و همسرتان هنگام بحث در مورد مسائل شبانه با هم دعوا میکنین – شاید خستهاید یا حواستون پرت شده یا شاید فقط عادت است – سعی کنین زمانهایی رو که در مورد مسائل مهم صحبت میکنین رو تغییر بدین تا این صحبتها تبدیل به استدلال نشن.
اجتناب: اگه اتاق پر هرج و مرج فرزندتون شما رو هر بار که از کنار آن عبور میکنین عصبانی میکنه، در رو ببندید.
خودت ببین چه چیزی تو رو عصبانی میکنه نگویید: “خب، فرزندم باید اتاق رو تمیز کنه تا مجبور نباشم عصبانی باشم!” مساله این نیست.
نکته اینه که خودتون رو آروم نگه دارید.
یافتن راههای جایگزین: اگه رفتوآمد روزانهتون از طریق ترافیک، شما رو در حالت خشم و ناامیدی قرار میده، پروژهای رو به خودتون بدین—مسیری متفاوت رو بیاموزید یا ترسیم کنین، مسیری که شلوغتر یا خوش منظرهتر است. یا جایگزین دیگری مانند اتوبوس یا قطار شهری پیدا کنین.
آیا نیاز به مشاوره دارید؟
اگر احساس میکنین عصبانیت شما واقعاً کنترل نشده، اگه بر روابط شما و بخشهای مهم زندگی شما تأثیر میذاره، ممکنه برای یادگیری نحوۀ مدیریت بهتر، مشاوره رو در نظر بگیرید. یک روانشناس، روانکاو یا سایر متخصصان این حوزه که دارای مجوز هستن، میتونن در ایجاد طیف وسیعی از تکنیکها برای تغییر تفکر و رفتار شما با شما همکاری کنن.
هنگامی که با یک درمانگر آیندهنگر صحبت میکنین، به او بگین که در مورد خشم مشکلی دارید که میخواهید روی اون کار کنین و در مورد رویکردش برای مدیریت خشم بپرسید.
مطمئن بشید که این فقط یک اقدام طراحی شده برای «در ارتباط دادن شما با احساساتتون و بیان آنها» نیست – ممکنه دقیقاً مشکل شما همین باشه. روانشناسان میگن که با مشاوره، یک فرد به شدت عصبانی میتونه بسته به شرایط و تکنیک های مورد استفاده در حدود 8 تا 10 هفته به محدوده متوسط خشم نزدیک بشه.
در مورد آموزشهای کنترل خشم چطور؟
درسته که افراد خشمگین باید یاد بگیرن که قاطع باشن (و نه پرخاشگر)، اما بیشتر کتابها و دورههای آموزشی در مورد رشد قاطعیت برای افرادی ست که خیلی پرخاشگر و عصبانی نیستند. این افراد نسبت به افراد عادی منفعلتر و موافقتر هستند.
آنها تمایل دارن به دیگران اجازه بدن تا همۀ آنها راهنمایی کنن. این کاری نیست که اکثر افراد عصبانی انجام میدن. با این حال، این کتابها میتونن حاوی چند تاکتیک و روش مفید برای استفاده در موقعیتهای ناامیدکننده باشند.
به یاد داشته باشید، شما نمیتونین خشم رو از بین ببرید – و اگه بتونین، ایده خوبی نخواهد بود. با وجود تمام تلاشهای شما، باز هم اتفاقاتی رخ میده که باعث عصبانیت شما میشه. گاهی عصبانیت قابل توجیه خواهد بود. در زندگی ممکنه ناامیدی، درد، از دست دادن و اقدامات غیرقابل پیش بینی دیگر وجود داشته باشه.
شما نمیتونین اون رو تغییر بدین؛ اما شما میتونین روشی رو که اجازه میدین چنین رویدادهایی روی شما تأثیر بذاره تغییر بدین. کنترل واکنشهای عصبانیت میتونه باعث بشه که در درازمدت شما رو ناراضیتر نکنن.
/پایان ترجمه
برای عمیقتر شدن موضوع
برای اینکه خشم و عوامل ریشهای درونتون که باعث چنین اتفاقی شدن رو پاکسازی کنین، استفاده از ابزارهای کمکی زیر رو پیشنهاد میکنم.
ابزارهای کمکی پاکسازی، فایلهای میانگین 10 دقیقهای هستند که آنها رو در زمانی که آن احساس رو دارید میشنوید. توضیحات بیشتر رو در هر ابزار توضیح دادم که میتونین مطالعه کنین:
متاسفم، منو ببخش، متشکرم ، دوستت دارم -آرامش من
سپاس استاد عالی بود
وجود مقداری خشم برای بقای ما ضروریست.
بسیار عالی متشکرم
ومن لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق.
متشکرم از آموزههای ارزشمندی که در اختیارم قرار داده آید.اینکه دلیل پیدایش هر موضوعی را روشن می کنید من را به شدت علاقمند کرد که به جمع تان بپیوندم.
موفق باشید.
مرسی🌹
خدایا شکرت برا این آگاهی های ناب
مثل همیشه عالی🙏🙏🌹🌹
بسيار عالي ممنون
ابزار پاکسازی دیگه عالی ریشه ای درمان میکنه خشم رو
خدا روشکر بابت این آگاهی 🙏🙏🙏
بسیار عالی و کاربردی
با تشکر از شما استاد بزرگوار 🌺🌺🌺
بسيار عالي و پر از آگاهي. ممنون از شما
عالی بود . سپاس
همیشه هر مطلبی درست زمانی که بهش احتیاج دارم در دسترس من قرار میگیره
ممنونم استاد این مطلب هم عالی بود 🌹