در این مقاله میخواهیم در خصوص ترس صحبت کنیم. ترس برای هر چیزی و هر موقعیت و شرایطی. در مواقع ترس چه کارهایی باید انجام بدیم و علت پدید اومدن ترس چیه و چرا ما میترسیم؟
ترس چیست؟
ترس یا نگرانی بابت حل شدن مسئله و یا اتفاق نیافتادن موضوعی و یا هر چیز دیگهای از عدم اطمینان میاد.
ما نسبت به مسئلهای مطمئن نیستیم و نمیدونیم چی میشه بنابراین میترسیم و دلشوره داریم.
ترس نقطۀ مقابل ایمان هست و بیایمانی یعنی کفر بنابراین ترس همون کفر هست. وقتی میترسیم از خودمون سؤال کنیم که اگه این اتفاقی که میترسیم رخ بده چی میشه؟
جواب سؤال از ترس ما کمتر هست؛ یعنی نگرانی ما از اون چیزی که اتفاق بیفته بیشتر هست و ما بیخودی نگرانیم.
مثالی برای درک بهتر موضوع
ما بابت یک بیماری نگرانیم و مدام آزمایش میدیم تا ببینیم روند بهبود و درمان به چه صورت هست. اینکه تحت درمان باشیم عالی هست اما نباید در بند نتیجه و آزمایش و چیزهای دیگه باشیم. تلاشمون رو انجام میدیم. از تو حرکت و از خدا برکت. همون قانون علت و معلول هست که در دورۀ قوانین بازی راجع بهش صحبت کردیم. هر کاری که بتونیم انجام میدیم اما کی و کجا به مقصد و نتیجه میرسیم رو رها میکنیم. دوره قوانین بازی (شرح قوانین جهان هستی)
گاهی منتظر هستیم که به نتیجهای که در ذهنمون داریم برسیم اما چیزی که دریافت میکنیم متفاوت از توقع ماست. به همین خاطر بارها تاکید کردیم که در مسیر باشید اما اگه اونی که میخواستید نشد نترسید و حرص نخورید.
چرا باید بابت چیزهایی که در توانمون نیست ناراحت باشیم. در برابر کائنات و جهان هستی تسلیم هستیم.
فرض کنید که با شخصی دعوا کردید و یک سیلی به شما زده. اگه اون طرف صورتتون رو بیارید و بگید یکی هم به این طرف صورتم بزن، اون شخص چه کار میکنه؟ خجالت میکشه و از دعوا کردن دست بر میداره. این یعنی تسلیم. باز به این معنی نیست که ضعیف باشیم تا دیگران به ما زور بگن. در مثل مناقشه نیست و تمام مثالهایی که میزنم برای درک بهتر موضوع هست. اینکه با ضعف و ترس ما حرف بزنیم یا با قدرت و اقتدار بسیار متفاوت هست و بازتاب احساسات ما رو دیگران متوجه میشن.
اهمیت نتیجه و پاداش و تأثیر اون روی تلاش ما
به تمام کارهایی که در طول روز انجام میدیم دقت کنیم. برای چی این کارها رو میکنیم؟
ترس، جایزه و پاداش، عشق و اشتیاق
کدوم از این موارد انگیزههای ما هستند برای انجام دادن کارهامون. در بالا اشاره کردیم که اگه به خاطر ترس کاری رو انجام میدیم یعنی کفر و شرک به خداوند داریم. کارهای ما و تمام فعالیتهایی که میکنیم نباید به خاطر ترس و نگرانی باشه. چه اون کارها خصوصی و فردی باشه و چه اجتماعی؛ یعنی چه کارهایی که برای شخص خودمون انجام میدیم مثل مسواک زدن و تمیز و مرتب بودن و چه کارهایی که برای دیگران انجام میدیم.
هر کاری که میکنیم بدون استثناء رو با شوق و شور انجام بدیم. به این فکر نکنیم که اگه حقوقمون کم هست از کیفیت کار بزنیم و یا اگه کارفرما نیست استراحت کنیم و کار نکنیم. در مورد کارهای منزل هم دقیقاً همین هست. مهمون نداریم پس مهم نیست که غذا ر تزئین نکنیم یا تمام خانه رو تمیز و مرتب کنیم. به کارهایی که انجام میدیم ارزش بگذاریم.
انرژی گم نمیشه و به ما برمیگرده.
وقتی که تمام انرژیمون رو با شور و شوق معطوف کاری میکنیم این پیام رو به کائنات ارسال میکنیم که من محترم و باارزش هستم. درست کار میکنم و برای من مهم نیست که کسی متوجه بشه یا نه.
مهم خودم هستم که میدونم تمام تلاشم رو انجام میدم. کائنات یا جهان هستی و یا هر اسمی که مینامید متوجۀ احساس ما میشه. به احساس ما جواب میده و در نتیجه به اون هدفی که باید برسیم میرسیم.
بابت هر چیزی به غیر از عشق و علاقه اگه کار کنیم، کار و تلاش به تمام معنی کلمه یعنی ترسیدیم. ترس ما رو محدود میکنه. جسارت و شجاعت رو از ما میگیره و قدم هامون رو سست میکنه. نمیتونیم درست کار انجام بدیم و در نهایت به هدف نمیرسیم.
جسارت یعنی چی؟
وقتی که ما چیزی رو نمیخواهیم اما در زندگیمون هست و بابت اون هم نمیتونیم کاری انجام بدیم اما پذیرفتیم و رها هستیم، آرامش داریم و با عشق زندگی میکنیم یعنی جسارت داریم. جسارت و شهامت میخواد که در دل طوفان خودت رو رها کنی و بگذاری که طوفان تو رو با خودش ببره به هر جایی که میخواد.
باز هم یادآوری کنم که تسلیم شدن از روی ضعف با تسلیم بودن از سر قدرت متفاوت هست. ما تلاشمون رو میکنیم که برنده باشیم اما خیلی چیزها در اختیار من و شما نیست. امکان داره که وقتش نرسیده باشه یا موضوعی باشه که هنوز درسش رو نگرفتیم و یا باید باشه تا ما رو رشد بده. مثل اینکه سوار آسانسور شدیم و هنوز به طبقۀ مورد نظرمون نرسیدیم.
درسهایی که بابت ترسهامون میگیریم چیه؟
به طور کلی نمیشه گفت که هر ترسی برای چیه و چه درسی باید گرفت؛ اما در هر مشکلی که داریم باید ببینیم که نقطۀ مقابل اون چی هست. مثل ما ترس از دست دادن شریک عاطفیمون رو داریم. میتونه این درس رو داشته باشه که روی استقلالمون کار کنیم.
جواب این سؤال که برای چی میترسی که از دستش بدی همون چیزی هست که باید روی خودمون کار کنیم تا از نقطۀ ضعفمون به نقطۀ قوتمون برسه. همۀ ما انسانهای مستقلی هستیم که به تنهایی باید کارهایی که نیاز داریم رو انجام بدیم.
خداوند در قران میفرماید که ما به هرکس اندازۀ توان و طاقتش رنج و مشکل میدیم. وقتی که میتونیم از پس مشکلاتمون به تنهایی بر بیاییم اما منتظر هستیم که دیگری انجام بده یعنی ترسیدیم. موضوع همدلی و همکاری بسیار مهم هست اما منظور از همکاری این نیست که ما کارهامون رو به گردن دیگران بیندازیم.
ما کارهایی که بلد نیستیم و در توانمون نیست رو به بقیه واگذار میکنیم و بهای اون تلاش و زحمت رو پرداخت میکنیم. قانون بهاء و تخلیه که در مقالات قبلی بهش اشاره شد و زیر مجموعۀ یکی از قوانین جهان هستی هست. قانون خلاء چیست؟ کارکرد این قانون چگونه است؟
تمرین
تمام مواردی که باعث میشه تا بترسید رو یادداشت کنید. علت ترسها رو بنویسید. شاید به نظرتون هیچ ربطی نداشته باشه اما بنویسید. چند روز برای این تمرین وقت بگذارید و بعد از اینکه تمام موارد رو نوشتید فکر کنید که آیا میتونید روی ترسهاتون غلبه کنید یا نه؟
شاید لازم باشه برای این کار مهارتی رو یاد بگیرید. از کسی کمک بخواهید. در دورۀ آموزشی شرکت کنید، کتاب بخونید و… هر کاری که لازم هست رو انجام بدید تا بتونید بر ترسهاتون غلبه کنید.
واکنش ما برای ترسها به دو صورته یا میجنگیم و روی ترسهامون غلبه میکنیم و اگه به نتیجه نرسیدیم و یا نتونستیم که کاری انجام بدیم تسلیم میشیم و به خداوند واگذار میکنیم.
خیلی از ترسهای ما بیپایه و اساس هست. مثل ترس از ارتفاع. ترس از سوسک، تاریکی و…
به طور کلی ترس از ناآگاهی میاد و زمانی که ما آگاه بشیم ترس از بین میره و یا خیلی ضعیف میشه. ایمان از ریشۀ امن میاد. کسی که ایمان داره یعنی میدونه که شرایط و موقعیتش امن هست. ما وقتی میتونیم راحت باشیم که به اوضاع آگاه باشیم؛ بنابراین ایمان یعنی آگاهی و ترس یعنی ناآگاهی.
وقتی که آگاه بشیم نه به صورت 100 در صد در حدی که بتونیم خودمون رو مدیریت کنیم دیگه نمیترسیم و نگران نیستیم. اینجاست که ایمان جای خودش رو به ترس میده و ما برای همیشه احساس امنیت و آرامش داریم.
ممنونم از اینکه با ما همراه بودید.
لطفاً نظراتتون رو بنویسید و هر انتقاد و پیشنهادی دارید مطرح کنید.
اگر این مقاله براتون مفید بود لطفاًً برای عزیزانتون هم ارسال کنید.
برای عمیقتر شدن موضوع
ایمان
یکی از پر فروشترین دورههای من دورۀ فوقالعادۀ ایمان هست. شما عزیزان استقبال فراوان و رضایت کامل از این محصول رو داشتین که باعث خوشحالی من هست. در این دوره مفاهیم ایمان، توکل، آرامش و رهایی مشکلات رو به طور کامل توضیح دادم و این مفاهیم رو از زاویۀ دیگهای باز تعریف کردم که باعث شد تا شما بزرگواران نتایج عالی و فوقالعادهای رو کسب کنین. بهای این دوره به نسبت مطالب ارزشمندی که ارائه کردم تقریباً رایگانه.
دوره من بدن سلامتی
در این دوره روی باورهای بازدارنده در حوصله سلامتی کار میکنیم و تمام این باورها را به وسیله پرسشنامهای که طراحی کردهایم جواب میدید و باورهای بازنده را شناسایی میکنیم در این دوره به مباحثی مثل داشتن سلامتی انتخاب کردن سلامتی کارهایی که باعث میشه تا ناسلامت باشیم قانون ذهن ریشهیابی عواملی که باعث شده تا نتونیم یک جسم سالم رو داشته باشیم و میپردازیم
دورۀ من بدن سلامتی ( تغییر باورها در حوزۀ سلامتی)
رهاسازی
بعد از اینکه پاکسازی میکنیم، باید مشکلاتمون رو رها کنیم تا در بهترین زمان و حالت به بهترین نتیجهها برسیم. اما مبحث رهاسازی، بسیار پیچیدهتر از اونی هست که فکرش رو میکنیم. در این دوره یاد میگیرین که چجوری مشکلات رو بعد از اینکه پاکسازی کردین، رها کنین و نتیجه رو به خداوند بسپارین
عالی بود ممنون از مطالب ارزشمندی که با اشتراک میزارید
ترس از ناآگاهی میاد و زمانی که آگاه باشیم اون ترس هم رفع میشه و خیلی از ترسهای ما بی پایه و بی اساس است👏👏🌺
عالی بود سپاسگذارم
عالی و پر از کد، ممنون از وقتی که برای نشر آگاهی میگذارید💚💚💚💯💯💯
ترس يعني كم بودن اطلاعات نسبت به موضوعي كه ازش ميترسيم. اگر اطلاعاتمون نسبت به خودمون و جهان اطرافمون بالا ببريم ترسها بي معني ميشن
متشكرم. موفق باشيد💚🌺
ترس ارتعاش رو شدیدا پایین میاره و نقطه مقتبلش ایمانه
🌷🌷🌷🌷💚💚💚💚
ایمان یعنی آگاهی و ترس یعنی ناآگاهی.
ترس از ناآگاهی میاد و زمانی که ما آگاه بشیم ترس از بین میره و یا خیلی ضعیف میشه.
انرژی گم نمیشه و به ما برمیگرده.
ممنون بابت این آگاهی ها سپاسگزارم
من از وقتی که پاکسازی میکنم یه جورایی فاقد حس و احساس شدم. این معادل در صفر بودن و بی تفاوتی نیست، چون بی تفاوت نیستم به اتفاقات اما احساسات مرتبط با یک رخداد رو خیلی خوب نمی تونم حسش کنم. انگار خود به خود سرکوب میشه و فرو میره. در بخشی از مقاله ذکر شده که اگر طبق انتظار و توقعمون نتیجه نگرفتیم، در مسیر بمونیم و بابت اینکه توقع ما حصول نشده حرص نخوریم. دقیقاً دو هفته پیش این مسئله برای من رخ داد. سر یک قضیه ای خیلی پاکسازی کرده بودم و بعد هم رهاش کرده بودم… ادامه دیدگاه
“هر کاری که بتونیم انجام میدیم اما کی و کجا به مقصد و نتیجه میرسیم رو رها میکنیم.”
چقدر قوی خواهم بود روزی که به این نقطه برسم.
ترس و نگرانی از عدم اطمینان میاد… چقدر درسته این حرف!!! تکلیف آدمو با خودش روشن میکنه که چرا به خاطر فلان مسائل می ترسه 🙁
بسیار عالی . سپاس
ترس همیشه به ما می گوید اگر تلاش کنیم، امکان شکست ما بیشتر از موفقیت هایمان خواهد بود.
ترس به ما تلقین می کند که به جای پذیرفته شدن، طرد می شویم و بنابراین چون می ترسیم هیچ کاری انجام نمی دهیم.
هر چه با ترس هایمان بیشتر روبرو شویم و بیشتر قدم برداریم، آنچه را که به دست می آوریم؛ ارزشمندتر است
انسان های اولیه به پاسخ های سریع و قدرتمند ناشی از ترس احتیاج داشتند، چون بیشتر در شرایط خطر جسمی قرار داشتند. با این حال، ما دیگر در زندگی مدرن با تهدیدهای مشابه روبرو نیستیم.
با این وجود، ذهن و بدن ما هنوز به همان شیوه اجداد اولیه مان کار می کنند.
👌👌🙏🙏
عالی بود واقعا ترس از نبود ایمانه