در این مقاله در مورد خود آگاهی صحبت میکنیم. مفهوم و کلمهای که بارها شنیدیم اما نمیدونیم چی هست و چه تأثیر و نقشی در زندگی ما داره. در اینجا به مفهوم دقیق خود آگاهی و اینکه چگونه و از چه روشها و تکنیکهایی میتونیم به این مهارت مهم و زندگی ساز برسیم صحبت میکنیم.
تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
برای اینکه بدونیم خود آگاهی چیه، اول باید بدونیم خود آگاهی یا هشیاری چی هست؟
بنابر سادهترین تعریف، استخراج اطلاعات و افکار بهصورت ارادی است که ماهیت ذهن رو مشخص میکند و از ناخودآگاه سرچشمه میگیرد و تجربه شخصی افکار و احساسات و مطلع بودن از موجودیت درونی یا بیرونی است و یکی از مهمترین بحثهای فلسفه ذهن که در حال حاضر بحث روز بهشمار میرود، مسئله خود آگاهی یا ماهیت ذهن است. خود آگاهی بهطور کلی شناخت انسان از کل ماهیت او است. شناخت مکانیسم حافظه، کلیدی برای حل فرایند خود آگاهی است.
ویکی پدیا
خود آگاهی چیست؟
خود آگاهی یعنی سواد این رو داشته باشیم که متوجۀ بشیم چه تواناییهایی داریم و چه تواناییهایی رو میتونیم در خودمون تقویت کنیم و پرورش بدیم.
یعنی از احساساتی که داریم باخبر باشیم و بتونیم کنترل و مدیریتشون کنیم.
یعنی خودمون رو بشناسیم و بدونیم که هدفمون چیه و میخواهیم چی کار کنیم و برای چی زندگی میکنیم؟
در این صورت هست که خودمون رو میشناسیم و به آگاهی رسیدیم. البته آگاهی معنی بسیار گستردهای داره و نمیشه در قالب چند جمله تعریف کرد اما معنی ساده و روانی که بشه تشخیص داد که آیا ما به خود آگاهی رسیدیم و در مسیرش هستیم یا نه، نمونهای از این توضیحات هست.
برای درک و دریافت بیشتر تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
برای اینکه بتونیم در مسیر خود آگاهی و خودشناسی گام برداریم نیاز به یک نقشه داریم تا مسیر رو بهمون نشون بده و هر جایی که به دوراهی رسیدیم بتونیم مسیر درست رو تشخیص بدیم.
نقشۀ گنج رو چجوری به دست بیاریم؟
نقشۀ گنج همون الهامات قلبی هست که بهش شهود میگیم.
وقتی که صدای ذهنمون رو کم کنیم ندا و نغمۀ قلبمون رو میشنویم؛ و هم آوا با قلبمون میتونیم حرکت کنیم و پیش بریم.
نقشۀ گنج چیز عجیب و غریبی نیست که داشتنش یک آرزوی محال باشه. فقط کافیه که در لحظه حال باشیم صدای قلبمون یا صدای خداوند رو بشنویم و با توجه به نشانههایی که برامون چیده شده، پیش بریم. نقشۀ گنج هر کسی در قلبش وجود داره که متأسفانه هیاهوی ذهن باعث میشه تا سردرگم بشیم و نبینیم و نشنویم و متوجه نشیم.
مثل زمانی که به دنبال چیزی هستیم که جلوی چشممون هست اما اونقدر حواسمون پرت هست و مشغول افکار و هجمههای ذهنی هستیم که نمیتونیم حتی لحظهای تمرکز کنیم که کجاییم و چه کاری داریم، انجام میدیم.
پس کاری که باید انجام لدیم اینه که، با توجه به نشانههایی که میبینیم نقشۀ گنجمون رو بکشیم و روز به روز تکمیلش کنیم تا روزی که روی گنج درونمون چنبره بزنیم و بینیاز از همه کس و همه جا آرامش واقعی رو تجربه میکنیم.
چگونه افکارمون رو متمرکز کنیم؟
تمام تجربیات و اطلاعاتی که تا به امروز دریافت کردیم به خاطر آزمون و خطاهایی بوده که در گذشته انجام دادیم. تمام تجربیات و اطلاعاتی که داریم یک فرصتی هست برای اینکه بتونیم ازشون استفاده کنیم تا مثل یک سکوی پرتاب عمل کنن و ما رو به جایی که دوست داریم برسونن.
هر مهارت و دانشی که دارید میتونه شما رو به هدف و رسالت زندگیتون نزدیک کنه. فقط کافیه که ساده از کنارشون رد نشیم و اونا رو بیارزش ندونیم. در واقع هر مهارت میتونه قطعهای از پازل زندگی باشه. قطعات پازل رو بیارزش ندونیم و نادیده نگیری، نگه داریم و کنار هم بچینیم.
مثالی برای درک بهتر موضوع
خانمی به خیاطی علاقهمند بود و در حد نیاز خیاطیهای خودش رو انجام میداد. روزی متوجه میشه که خانم همسایه میخواد با پارچه ای که داره یک لباس برای مهمانی بدوزه اما فرصت این رو نداره که به خیاط بده. به همسایه گفت در حد معمولی میتونه یک پیراهن با مدل زیبا بدوزه که برای مهمانی کاملاً مناسب باشه.
خانم همسایه قبول میکنه و اون خانم هم که علاقه بسیاری برای خیاطی داشت اما به خاطر باورهای بازدارندهای که در درونش بود هیچ وقت نتونسته بود به کلاس های پیشرفتۀ خیاطی بره، فرصت رو مناسب دید تا بتونه نظر همسایهها رو جلب کنه؛ در نتیجه بهترین خودش رو ارائه داد و یک لباس بسیار زیبا و تمیز دوخت.
خانم همسایه در مهمانی شرکت کرد و لباسش نظر تعدادی از افراد رو جلب کرد. همین کار باعث شد تا مشتری هاش روزبهروز بیشتر بشه و به درآمد بیشتری برسه. بعد از مدتی به کلاس های پیشرفته خیاطی رفت و هنر خودش رو به روز کرد تا جایی که تونست یک مزون بزنه و به عنوان کارفرما به درآمدی که آرزو داشت، برسه. خود آگاهی و استفاده از فرصت برای استفاده از توا
ناییها یعنی همین.
ما هم اگه گذشته رو مرور کنیم، متوجه میشیم که فرصتهای بسیاری داشتیم که میتونستیم از همون دانش و مهارت اندکمون استفاده کنیم و بعد از مدتی به رشد و پیشرفت برسیم.
اما چرا انجام ندادیم؟
چون به خود آگاهی نرسیده بودیم و نمیدونستیم که کی هستیم و چی هستیم. چه قابلیتهایی داریم و چطور میتونیم از این قابلیتها بهره بگیریم. پس ترسیدیم و جا زدیم.
از منفعل بودن بیرون بیایید و زندگی کنید تا به خودشناسی و خود آگاهی برسید
خیلی از ما انسانها دوست داریم که در یک زمینه به مهارت و توانایی کامل برسیم و بعد از اون وارد بازار کار بشیم تا بتونیم حرفی برای گفتن داشته باشیم.
در صورتی که هیچ وقت چنین چیزی محقق نمیشه. چون جهان در حال گسترش هست و ما هم اگه بخواهیم همسو و همراستا با جهان هستی پیش بریم باید از انفعال بیرون بیاییم و وارد صحنه بشیم. با خانه ماندن کسی نمیتونه به مهارت برسه. کسب تجربه با آزمون و خطا و همچنین در اجتماع بودن خیلی به رشد و پیشرفت ما کمک میکنه.
تغییر همیشه سخت به نظر میاد اما تغییر تدریجی چون آهستهآهسته انجام میشه باعث میشه تا متوجه نشیم و یک دفعه ببینیم که چقدر تغییر کردیم.
تغییر منفی هم یکی از همین تغییرهایی هست که آروم آروم، آدم رو از پا میاندازه.
گفتیم که جهان در حال پیشرفت و توسعه هست و اگه ما خودمون رو به روز نکنیم، نمیتونیم به رشد و خود آگاهی و توسعه فردی برسیم. در جا زدن شاید به ظاهر اینجوری باشه که کاری انجام نمیدیم اما انجام ندادن کار هم یک نوع کار کردن هست. یک تغییر منفی که باعث نزول و عقب ماندن میشه.
تمرین خود آگاهی
تجربیات زندگیتون رو بررسی کنید. در بین تجربیاتتون حتماً نمونههایی رو پیدا م
یکنید که دارای فرصتهایی برای رشد بودن. میتونید از این تجربیاتتون بهره بگیرید برای فرصتهای بعدی که حتماً به سراغتون میاد.
اعتماد به نفس و خودباوری باعث میشه تا از بالا بتونید خودتون رو ببینید و تمام ویژگیهایی که دارید رو متوجه بشید و تحلیل کنید.
وقتی که تواناییهایی که داریم رو بشناسیم و یا بدونیم که میتونیم چه قابلیتهایی داشته باشیم 100 درصد کمک بزرگی هست که انگیزه بیشتری به دست بیاریم.
وقتی که از نقاط قوت و ضعفمون با خبر باشیم میتونیم با توجه به فرصتهایی که دست میده از تمام اونا بهره بگیریم.
از طرفی هم وقتی نقاط ضعفمون رو بدونیم میدونیم که اگه قراره ازش استفاده کنیم حتماً لازمه که روی نقاط ضعفمون کار کنیم و پرورش بدیم. پس از زمانمون استفاده میکنیم و کاری که میخواهیم انجام بدیم بهاصطلاح دوباره کاری نمیشه. چون با علم و آگاهی از نقاط ضعف خودمون به دنبال کاری که دوست داریم میریم.
تمام این کارها یعنی به خود آگاهی رسیدن. همونطور که متوجه شدید خود آگاهی چیز عجیب و غریب و دور از دسترسی نیست.
راه دیگه برای تشیخص توانایی هامون احساساتی هست که نسبت به خودمون داریم. گاهی احساسات به ما دروغ میگن. مثلاً در کاری توانایی داریم اما فکر میکنیم به قدر کافی خوب نیستیم که مربوط به حوزه عزت نفس میشه و گاهی بلد نیستیم اما فکر میکنیم که بلدیم و مربوط به تکبر و اعتماد به نفس کاذب میشه. چرا نمیتونیم درست تشخیص بدیم.
چون دادهها و برنامههای مخرب و بازدارنده ذهنمون زیاد هستن و باعث میشن تا نتونیم درست احساساتمون رو تجربه کنیم. راه حل این کار فقط پاکسازی کردن و کارکردن روی عزت نفسمون هست. زمانی که بتونیم به این مرحله از خود آگاهی برسیم اراده و انگیزهمون برای ادامۀ مسیر بیشتر میشه.
چی بنویسیم؟
نقشه راه رو بنویسیم؛ یعنی از مبدأ تا مقصد رو بنویسیم و تمام راههایی که ما رو به مقصد میرسونه و تمام بنبستها رو ترسیم کنیم. تمام کارهایی که بلدیم یا نیاز هست انجام بدیم رو یادداشت کنیم.
هر کاری که انجام میدیم و هر مرحلهای که پشت سر میزاریم رو بنویسیم و برای اینکه تشویق بشیم برای خودمون جایزه بگیریم. جایزه خریدن خیلی حس خوبی بهمون میده تا بقیۀ مسیر رو طی کنیم. برای اینکه جا نزنیم و بتونیم ادامه بدیم، خوبه که گهگاهی خودمون رو تحریک کنیم؛ یعنی به لذتی فکر کنیم که با انجام اون کار نصیبمون میشه. مثل ترفیع گرفتن، توسعه کارمون، استقلال کاری و هر چیزی که باعث بشه تا بتونیم حرکت کنیم.
خود آگاهی باعث میشه تا بهتر و باکیفیتتر گام برداریم و موفقیتمون تضمین بیشتری داره.
نداشتن آگاهی نسبت به خودمون در هر مسیری ما رو به بیراهه میبره. فرض کنید ندونید که چه غذایی میخواهید بپزید ساعتها در آشپزخانه میچرخید و هیچ کاری هم نمیکنید در صورتی که آگاهی حتی در این مورد هم باعث رشد و پیشرفت میشه یعنی شما خیلی زودتر به هدفتون که پخت غذا هست میرسونه. این یک مثال ساده بود. بقیۀ مثالها رو خودتون پیدا کنید.
خیلی ممنونم از اینکه همراه بودید
لطفاً نظراتتون رو بنویسید و اگه تجربهای دارید با ما به اشتراک بگذارید
اگه این مقاله براتون مفید بود برای عزیزانتون هم ارسال کنید.
برای عمیقتر شدن موضوع
کارگاه انجامش بده
در این کارگاه که حدود 3 ساعت آموزش هست یاد میگیرید که چگونه فکر کنید و چگونه از هر جایی که هستید شروع کنید. در مورد کمالگرایی که یک تلۀ ذهنی هست راهکار میده. این کارگاه در چهار بخش هست که بخش اولش رایگان در اختیارتون قرار دادیم. با کلیک کردن روی دکمه زیر میتونید به صفحه توضیحات کارگاه و بخش اول که رایگان هست برید و گوش کنید. نکتۀ مهم اینکه میتونید با استفاده از کمالگرایی که میشه گفت نقطۀ ضعف هست با استفاده از تمریناتی که آموزش میبینید در جهت مثبتش استفاده کنید.
کتاب راهنمای مسیر
در این کتاب با مفهوم شهود و تشخیص شهود قلبی یا همون الهامات خدایی آشنا میشید و تفاوت شهود رو از گفتگوهای ذهنیتون تشخیص میدید. این کتاب کمک بزرگی میکنه تا بتونید شهودتون رو تقویت کنید و دیگه در تصمیمها و انتخابهای زندگیتون دچار شک و اشتباه نشید. قیمت کتاب بسیار اندک و مثل یک هدیه به شماست.
رسالت شخصی
هدف از آمدن به این دنیا چی بوده؟ چرا از زندگی یا کاری که داریم لذت نمیبریم؟ چرا در چرخههای تکرار بلاتکلیفی گیر کردیم؟ جواب تمام این سؤالات و سؤالهایی از این قبیل رو میتونید با شرکت در این دوره متوجه بشید. در این دوره به شغل و کاری که مناسب شماست پی ببرید یعنی هم با روحیات شما سازگاره و هم چون علاقه دارید، میتونید به درآمد عالی برسید و گذر زمان رو متوجه نمیشید. این دوره یکی از پرفروشترین دورههای ماست.
سپاسگزارم ممنونم فوقالعاده عالی بود
آگاهی نور است 🙏😍
عالی بود ممنون
☺️❤️
بسیارر عالیی
سپاسگزارم🙏🏻👌🏻🌺
سپاس
سپاس بابت مطالب آموزنده
سلام و سپاس بابت این آگاهی🌹🌹
بسیار عالی
سپاس فراوان
عالی بود 👏👏