شمس تو قاعده سومش یه مفهوم جالب رو مطرح میکنه: “قرآن را میتوان در چهار سطح خواند.” این یعنی قرآن فقط یه کتاب معمولی نیست که بشه با یه بار خوندن، همهچیز رو ازش فهمید. بلکه هر بار که بهش مراجعه میکنیم، میتونیم لایههای جدیدی از معنا رو کشف کنیم.
سطح اول، معنای ظاهری قرآن هست. این همون سطحیه که بیشتر مردم با خوندن آیات، متوجهش میشن. مثلاً وقتی میخونیم “نماز بخوانید”، معنای ظاهریش اینه که باید نماز رو به موقع به جا بیاریم. این سطح خوبه، ولی شمس میگه این فقط شروع راهه.
سطح دوم، معنای باطنی قرآن هست. اینجا دیگه از ظاهر فراتر میریم و به دنبال مفاهیم عمیقتر میگردیم. مثلاً همون مثال نماز، توی این سطح میفهمیم که نماز فقط یه سری حرکات فیزیکی نیست، بلکه یه راه برای ارتباط با خداست و میتونه بهمون آرامش بده.
سطح سوم، بطنِ بطن قرآن هست. این سطح حتی از معنای باطنی هم عمیقتره و نیاز به تفکر و تامل بیشتری داره. توی این سطح، میفهمیم که هر آیه میتونه معانی مختلفی داشته باشه که به شرایط و حالات درونی ما بستگی داره. مثلاً همون نماز میتونه برای هر کسی معنای متفاوتی داشته باشه، بسته به این که اون شخص چه احساسی داره و چه تجربههایی رو پشت سر گذاشته.
سطح چهارم، عمقی هست که در وصف نمیگنجه. این سطح دیگه فراتر از کلمات و مفاهیمه. شمس میگه این سطح رو فقط با دل میشه فهمید، نه با عقل. اینجا دیگه حرفی برای گفتن نیست، فقط یه حس عمیق و ناشناختهست که آدم رو به آرامش میرسونه.
شمس تبریزی با این قاعده بهمون یادآوری میکنه که قرآن یه کتاب معمولی نیست، بلکه یه دریاست که هر چقدر بیشتر توش غوطه بخوری، چیزهای بیشتری کشف میکنی. پس دفعه بعد که قرآن رو باز کردید، به این فکر کنید که کدوم سطح رو میخواید کشف کنید. شاید این بار، یه مفهوم جدید و عمیقتر به زندگیتون معنا بده.
برای درک بهتر این قاعده و عمیقتر شدن توی این موضوع، دوره نور که در مورد نهادینه کردن باورهای قرآنی هست رو پیشنهاد میدم شرکت کنید.
دوره نور (نهادینه کردن باورهای قرآنی)
شرح دیگر قواعد شمس تبریزی:
متشکرم
عالی ممنون