قانون پارکینسون به ما میگه که کارها معمولاً به اندازهی وقتی که براشون اختصاص میدیم، طول میکشن. به زبون سادهتر، اگه برای انجام یه کار دو ساعت وقت تعیین کنیم، احتمالاً همون قدر زمان میبره؛ ولی اگه براش یه هفته زمان بذاریم، اون کار همون یه هفته طول میکشه.
این قانون توی سال ۱۹۵۵ توسط سیریل نورثکوت پارکینسون، یه تاریخنگار انگلیسی، مطرح شد و از اون موقع تا حالا برای خیلیها روشن کرده که چرا اغلب به اندازهای که میشه کارها رو سریعتر انجام داد، زمان صرف میکنیم.
قانون پارکینسون یا تله زمان چیه؟
در اصل، قانون پارکینسون داره به ما میگه که ما آدمها معمولاً تمایل داریم تا کارها رو کش بدیم. مثل یه مثال ساده: اگه به کسی بگید یه مقاله رو تا آخر هفته تحویل بده، اون فرد اغلب کار رو تا روز آخر به تأخیر میندازه و تازه همون روز به شکل فشرده میشینه و کار رو تموم میکنه. دلیلش هم اینه که ما آدمها ذاتاً تمایل داریم زمان رو طوری پر کنیم که احساس بهرهوری بیشتری داشته باشیم.
چرا این قانون توی زندگی شخصی و کاریمون مهمه؟
- هدر رفتن زمان: خیلی از ما فکر میکنیم که اگه زمان بیشتری به یه کار اختصاص بدیم، کیفیت اون بهتر میشه؛ ولی واقعیت اینه که زمان بیشتر، اغلب باعث میشه وقتمون رو هدر بدیم.
- کاهش بهرهوری: این قانون نشون میده که وقتی برای کاری یه بازه زمانی خیلی طولانی مشخص میکنیم، بیشتر وقتمون رو صرف کارهای غیرضروری میکنیم که به نتیجه نهایی کمکی نمیکنه.
- تأثیر منفی بر سلامت روان: کارهای طولانی مدت باعث استرس و اضطراب میشن. وقتی میبینیم یه کار هنوز تموم نشده، حتی اگه برای اون زمان بیشتری هم تعیین کرده باشیم، ناخودآگاه احساس ناخوشایندی پیدا میکنیم.
چرا کارها رو به تأخیر میندازیم؟ (دلایل روانشناختی قانون پارکینسون)
تأخیر در انجام کارها از عادتهای ذهنیای ناشی میشه که به ما این حس رو میده که داریم منطقی عمل میکنیم، اما واقعاً اینطور نیست. دلایل اصلی این عادت رو میشه به عوامل روانشناختی مثل ترس از شروع و شکست، حس بهرهوری کاذب، و نیاز به تایید تقسیم کرد، که در ادامه با جزئیات بیشتری توضیح داده میشن.
۱. ترس از شروع و شکست
خیلی از ما وقتی با یه کار جدید یا مهم مواجه میشیم، اولین حسی که به سراغمون میاد، ترس از شکست یا انجام ناقص اونه. این ترس ریشه در کمالگرایی داره؛ به این معنی که ما میخوایم کار رو بینقص و کامل انجام بدیم، و اگه حس کنیم که ممکنه به نتیجه عالی نرسیم، بهانههایی برای به تعویق انداختن کار پیدا میکنیم.
این وضعیت باعث میشه به خودمون بگیم که نیاز داریم «آمادگی» بیشتری پیدا کنیم، اما در واقعیت این فقط یک توهمه. تحقیقات نشون میده این ترس از شروع و شکست باعث کاهش اعتماد به نفس و خلاقیت میشه و در بلندمدت منجر به کاهش کارایی و موفقیت کلی افراد میشه.
۲. احساس بهرهوری کاذب
یکی از نکات جالب درباره قانون پارکینسون اینه که باعث میشه افراد بهجای بهرهوری واقعی، به «بهرهوری کاذب» پناه ببرن. در چنین شرایطی، افراد فکر میکنن که اگه برای انجام یه کار زمان بیشتری صرف کنن، اون کار ارزشمندتر و باکیفیتتر میشه.
اما این باور کاملاً غلطه؛ چون در اکثر مواقع کیفیت کار فقط در حد خاصی افزایش پیدا میکنه و از اون به بعد، هر چی بیشتر زمان صرف بشه، نهتنها به نتیجهی مطلوب نمیرسیم بلکه احتمال خطا و کاهش کیفیت هم بالاتر میره.
در این شرایط، به جای پیشرفت، درگیر جزئیات غیرضروری و کارهای فرعی میشیم که از اصل کار فاصله میگیره و نتیجهی نهایی رو تضعیف میکنه.
۳. نیاز به تایید از طرف دیگران
بعضی از افراد تمایل دارن کارهاشون رو به تعویق بندازن تا وقتی کاملاً مطمئن بشن که کارشون مورد تایید دیگران قرار میگیره. این نیاز به تایید به دلیل وابستگی به نظرات و بازخوردهای دیگران ایجاد میشه و در واقع یه نوع عدم اعتماد به نفس رو نشون میده. چنین افرادی زمان بیشتری رو برای انجام کارهاشون صرف میکنن تا شاید از نظر دیگران عالی به نظر بیان.
این رویکرد اما نهتنها باعث کاهش خودارزشمندی و اعتماد به نفس میشه، بلکه وابستگی به تایید بیرونی رو هم بیشتر میکنه. برای مقابله با این حس، به جای تمرکز بر تایید دیگران باید بیشتر روی اهداف و ارزشهای خودمون تمرکز کنیم تا بتونیم بدون نیاز به تایید، به نتایج دلخواه برسیم.
۴. سرخوشی از انجام کارهای کماهمیت
یه دلیل دیگه که به تأخیر در انجام کارها منجر میشه، اینه که کارهای کماهمیت رو بهعنوان بهانهای برای فرار از وظایف اصلی انجام میدیم. این کارها شاید به نظر ما بیضرر بیان، اما باعث میشن تمرکز اصلیمون رو از دست بدیم و از مسیر اصلی منحرف بشیم.
در واقع، اینجور کارها رو بهعنوان «کارهای ریزهکاری» یا «بهرهوری کاذب» انجام میدیم تا حس کنیم که در حال انجام کاری هستیم، اما این اقدامات فقط حواسپرتی به دنبال دارن.
۵. تصور اینکه زمان بیشتری داریم
این تصوری که زمان زیادی داریم، باعث میشه کارها رو بهصورت موقت به تعویق بندازیم. توی زندگیهای امروزی که اطلاعات و سرگرمیها بهراحتی در دسترسن، راحت میشه به خودمون بگیم که “وقت هست” و به انجام کارهای دیگهای که اولویت ندارن بپردازیم. این تفکر باعث میشه که به انجام کارهای ضروری دیرتر برسیم و استرس و فشار زمانی بیشتر میشه.
چطور میتونیم با قانون پارکینسون مقابله کنیم؟
قانون پارکینسون به ما یادآوری میکنه که زمان برای هر کاری به اندازهای که بهش تخصیص بدیم کش میاد. حالا که متوجه شدیم چرا این قانون روی زمان و کارایی ما اثر داره، وقتشه با چند راهکار عملی از کش دادن بیدلیل کارها جلوگیری کنیم. در ادامه، روشهای مشخص و قابل اجرا برای مقابله با قانون پارکینسون بررسی میکنیم:
۱. زمانبندی محدود و مشخص برای هر کار
وقتی برای هر کاری زمان محدودی تعیین میکنیم، خودمون رو وادار میکنیم که توی اون بازه زمانی، کار رو به سرانجام برسونیم. این کار جلوی پراکندهکاری و اتلاف وقت رو میگیره.
برای مثال، به جای اینکه بگیم “یه روز کامل برای نوشتن مقاله وقت دارم”، میتونیم بازه زمانی مشخص مثلاً دو ساعت تعیین کنیم و سعی کنیم کار رو توی همین بازه به پایان برسونیم. این روش، به مغز سیگنال میده که نباید بیش از اندازه روی جزییات تمرکز کنه و زمان رو بیهوده صرف کنه.
۲. هدفگذاری کوتاهمدت و تعیین چکپوینتها
هدفهای بلندمدت میتونن به ما کمک کنن که انگیزه بگیریم، اما اگه بخوایم به هدفی بزرگ دست پیدا کنیم، بهتره اون رو به اهداف کوچیک و قابلدسترستر تقسیم کنیم.
با تعیین چکپوینتها یا ایستگاههای موقت، به خودمون امکان میدیم که هر مرحله از مسیر رو رصد کنیم و ببینیم آیا به سمت نتیجه موردنظر پیش میریم یا نه. این کار به ما دید بهتری از پیشرفت میده و باعث میشه که به جای وقتکشی، روی مراحل پیشرو تمرکز بیشتری داشته باشیم.
۳. تقسیم وظایف به کارهای کوچکتر
گاهی یک پروژه بزرگ بهتنهایی میتونه ما رو به تأخیر بندازه. تقسیم کار به وظایف کوچکتر باعث میشه هر بخش از پروژه در زمان خاص خودش انجام بشه و به کل پروژه بهطور هماهنگ رسیدگی بشه.
برای مثال، نوشتن یک مقاله بزرگ رو میتونیم به مراحل «تحقیق»، «ایدهپردازی»، «نوشتن اولیه»، و «ویرایش» تقسیم کنیم و برای هر مرحله، زمان مجزا و محدودی تعیین کنیم. این کار باعث میشه هم انگیزه و هم تمرکز بیشتری روی هر بخش داشته باشیم و نگران حجم کلی کار نباشیم.
۴. اولویتبندی کارها
اولویتبندی باعث میشه که بتونیم انرژی و تمرکز اصلیمون رو روی کارهای مهمتر بذاریم. قانون پارکینسون معمولاً زمانی بیشتر وقت میگیره که اولویتها درست تعیین نشده باشن و انرژی زیادی روی کارهای فرعی تلف بشه.
با تمرکز روی اولویتهای اصلی، به کارهای فرعی نمیپردازیم و احتمال کمتری داره که زمان رو برای کارهای غیرضروری کش بدیم. از تکنیکهایی مثل ماتریس آیزنهاور (ماتریس اولویتبندی بر اساس فوریت و اهمیت) میتونیم استفاده کنیم تا مطمئن بشیم که کارها رو بر اساس نیازشون انجام میدیم.
۵. تمرکز روی «به پایان رسوندن» به جای «کامل کردن»
کمالگرایی یکی از عوامل اصلی تأخیر و اتلاف وقته. اگه روی به پایان رسوندن کار تمرکز کنیم، به جای اینکه همهچیز رو بینقص انجام بدیم، روی اصل انجام کار تمرکز بیشتری خواهیم داشت.
برای مقابله با این چالش، میتونیم از خودمون بپرسیم: «آیا این کار الان در حالت فعلیاش میتونه نیازم رو برآورده کنه؟» به این ترتیب میتونیم تمرکز رو از بینقص بودن به سمت بهرهوری و انجام درست کار هدایت کنیم و از اتلاف وقت روی جزییات غیرضروری جلوگیری کنیم.
۶. استفاده از ابزارهای مدیریت زمان
استفاده از تکنیکها و ابزارهای مدیریت زمان مثل تکنیک پومودورو، لیست وظایف (To-Do List)، و برنامهریزی روزانه باعث میشه که روی کارهای اولویتدار متمرکز بمونیم و زمان رو بهینهتر مدیریت کنیم.
تکنیک پومودورو (به معنای اختصاص دادن بازههای زمانی کوتاه برای کار و استراحتهای منظم) به ما کمک میکنه که تمرکز بیشتری روی کارها داشته باشیم و همزمان از خستگی ناشی از کار طولانیمدت جلوگیری کنیم. این ابزارها به ما کمک میکنن که قانون پارکینسون رو به نفع خودمون مدیریت کنیم و بهرهوری بیشتری داشته باشیم.
برای یادگیری تکنیک پومودورو میتونید این پست وبلاگ رو بخونید:
اجرای این راهکارها، از جمله استفاده از زمانبندی محدود، تقسیم کار به وظایف کوچکتر و تمرکز روی اولویتها، میتونه به ما کمک کنه که قانون پارکینسون رو در کارها به حداقل برسونیم و از اتلاف وقت جلوگیری کنیم.
قانون پارکینسون و مدیریت زمان
یکی از بهترین کاربردهای قانون پارکینسون اینه که یاد بگیریم چطور زمان خودمون رو مدیریت کنیم. وقتی به این قانون آگاه باشیم، میتونیم تصمیمات بهتری درباره تقسیم زمان بگیریم و از زمانمون به شکل مفیدتری استفاده کنیم.
مثلاً اگه یه جلسه کاری معمولاً دو ساعت طول میکشه ولی میدونیم که توی یه ساعت هم میشه به اهدافش رسید، میتونیم زمان جلسه رو کاهش بدیم و وقتمون رو روی موضوعات دیگه متمرکز کنیم.
جمعبندی و نتیجهگیری
قانون پارکینسون این قدرت نامحدود به ما یادآوری میکنه که چطور میتونیم از زمان بهینه استفاده کنیم. اگه بتونیم با تعیین زمانهای محدود و هدفهای دقیق، تمرکز خودمون رو بالا ببریم و از هدر رفتن وقت جلوگیری کنیم، قطعاً بهرهوری بیشتری خواهیم داشت. این کار به ما کمک میکنه تا نهتنها در کارهای روزمره بلکه توی زندگی شخصیمون هم با انرژی و تمرکز بیشتری عمل کنیم.
اگه دنبال این هستید که بتونید با بهرهوری بالا از زمانتون استفاده کنید و توی مسیر رشد و پیشرفت باشید، پیشنهاد میکنم از فایل آموزش سریع مدیریت زمان به سبک GTD استفاده کنید:
سپاس
🙏🙏🙏🙏
تشکر
خیلی عالی و کاربردی ، متشکرم