این مقاله در مورد یکی از موضوعاتی هست که در دورۀ خوانش شرح شهودی کتاب نیروی حال به قلم آقای اکهارت توله صحبت شده. در این مقاله میخواهیم در خصوص موضوع ذهن و اینکه شما ذهنتون نیستید، صحبت کنیم.
وقتی متوجه بشیم و به این سطح از آگاهی برسیم که ما ذهنمون نیستیم همونطوری که جسممون نیستیم، میتونیم از حضور در لحظۀ حال استفاده کنیم. لحظۀ حال تنها چیزی هست که ما داریم و باید از این نعمت به بهترین نحوۀ ممکن استفاده کنیم.
حقیقت درون ماست و هدف اینه که طعم این حالت حضور را به درستی بچشیم.
شما ذهن نیستید
تمرین بسیار ساده اما قدرتمند در این مورد این هست که یکبار برای همیشه امتحان کنیم. وقتی که میگیم ما ذهنمون نیستم یعنی چی و چجوری میشه ثابت کرد؟
همین الان 5 دقیقه فکر نکنید یا فقط به درخت سیب فکر کنید.
تا چند ثانیه شاید بتونید اما بعدش پرش افکار به وجود میاد و بعد از 5 دقیقه متوجه میشید که دارید به یک موضوعی فکر میکنید. حتی موقع خواندن این مقاله هم به چیزهای دیگهای فکر میکنید.
این یعنی شما ذهنتون نیستید وگرنه میتونستید به چیزی فکر نکنید. یا به یک چیز خاص فکر کنید.
چرا فکر میکنیم که ما ذهن خودمون هستیم
چون تمام انتخابهای ما بر اساس ذهنیتهای ماست. تمام برنامههایی که از کودکی در ضمیر ناخودآگاه ما نهادینه شده.
ذهن ما رو میترسونه یا ناامید میکنه و باعث میشه تا کاری رو انجام بدیم یا انجام ندیم. وقتی که تمام زندگی ما بر اساس ذهن ما انجام میشه پس میتونه این فکر رو در ما به باور برسونه که من خود شما هستم و باید به من توجه کنید. در نتیجه فکر میکنیم که ما ذهنمون هستیم.
قبل از اینکه بخواهیم کاری رو انجام بدیم یکبار اون کار رو در ذهنمون انجام میدیم و بعد تبدیل به رفتار یا گفتار میشه؛ یعنی ما هر کاری میکنیم با تائید ذهن هست. از این رو چون تمام زندگیمون بر اساس مدیریت ذهن هست اون رو بخش مهمی از خودمون میدونیم. در نتیجه فکر میکنیم که ما ذهنمون هستیم. همونطور که به اشتباه فکر میکنیم که ما جسممون هستیم.
ما روح الهی و آگاهی هستیم بنابراین نه جسممون هستیم و نه ذهنمون.
مثال برای شفافیت موضوع
همونطوری که برای رفتن به مدرسه باید لباس خاص مدرسه رو پوشید یا پرستارها و پزشکان لباس مخصوصی دارند و هر شغلی متناسب با کاری که انجام میده لباس خاصی داره و یا اگه یونیفرم هم نداشته باشه لباس مناسب به محل کار رو داره. برای اومدن به کره زمین و بعد سوم هم روح ما باید یک لباسی میپوشید. لباس روح، این جسم هست و با این جسم اجازۀ ورود به این دنیا یعنی بعد سوم رو پیدا کرد.
همونطوری که دانشآموز مانتوی مدرسه نیست ما هم ذهنمون نیستیم. این هم دلیل دیگهای برای اثبات اینکه ما ذهنمون نیستیم.
اگه بدونیم که ما ذهن نیستیم چه فایدهای داره؟
کار ذهن چیه؟ ترساندن ما.
چرا ؟
چون میخواد ما رو در حالت بقا نگه داره.
برای اینکه بتونه بترسونه باید ما رو به آینده ببره. آینده همون گذشتهای هست که هنوز نرسیده.
یعنی چی؟
وقتی که ذهن ما رو میترسونه یا ناامید میکنه و… باید یک مثالی بیاره تا ما باور کنیم و انجام ندیم. اون مثال از گذشته ما میاد که یا خودمون تجربه کردیم یا دیدیم و شنیدیم. به هر حال در گذشته ما هست.
به نوعی میشه گفت که ذهن با بردن ما به آینده در واقع گذشتۀ ما رو نشون میده. وقتی که ما در گذشته یا آینده باشیم یعنی چی؟
یعنی در زمان حال نیستیم.
گفتیم که زمان حال زمان قدرت و آفرینش هست. ما توسط زمان حال میتونیم به اهدافمون برسیم. هر کاری که میخواهیم انجام بدیم توسط زمان حال صورت میگیره. وقتی که این نعمت یعنی لحظۀ اکنون رو تجربه نکنیم و مدام در گذشته و آینده باشیم در هیچ کاری موفق نمیشیم. تمام کدهایی که برای ما باز میشه و تمام شهودهایی که توسط قلب دریافت میشه به خاطر این هست که ما در زمان حال هستیم.
بارها تجربه کردیم مثلاً تا سر خیابان میریم و چون حواسمون معطوف گذشته و یا آینده هست مغازهای که میخواهیم ازش خرید کنیم رو رد میکنیم و بعد به خودمون میاییم و متوجه میشیم که باید برگردیم.
زندگی هم دقیقاً همینه. وقتی حواسمون به لحظۀ اکنون نباشه نمیتونیم به اهدافمون برسیم و جا میمونیم.
چجوری با گفتگوهای زیاد ذهن، در لحظۀ حال باشیم؟
برای اینکه بتونیم مدام زمان حال رو تجربه کنیم و از برکاتش بهرهمند بشیم باید بدونیم که زندگی ما در ذهن ما نیست؛ یعنی باید این باور رو در خودمون نهادینه کنیم.
البته نه به این معنی که حتماً ذهنمون رو بشناسیم. تا بتونیم ازش جدا بشیم؛ یعنی بدونیم که ذهن چی هست و چه کارایی داره و چگونه کار میکنه تا بتونیم از ذهن جدا بشیم و در لحظه زندگی کنیم.
اصلاً نیازی به دانستن این موضوعات نیست.
چون ما برای اینکه بدن سالمی داشته باشیم نمیریم تحقیق کنیم که انواع بیماری چی هست و چه عوارضی داره. روی سلامتی کار میکنیم و در مورد سلامتی اطلاعات مورد نیاز رو کسب میکنیم.
بنابراین باید بدونیم که برای در لحظه بودن و اینکه ما چی هستیم تحقیق کنیم و اطلاعاتمون رو به روز کنیم.
برای اینکه بتونیم در لحظه حال زندگی کنیم و خودمون رو از ذهن جدا کنیم تا ما رو به گذشته و آینده نبره. باید به طور کلی زمان رو فراموش کنیم.
فراموش کردن زمان یعنی چی؟
الان ما در زمان اکنون هستیم. شما این جملات رو در لحظه حال میخونید. وقتی که این جمله رو میخونید باز در زمان حال هستید یعنی مدام از زمان حال به زمان حال میرید. خواندن این چند جمله با توجه به توضیحاتی که داشت شما رو متمرکز کرد که دقیقاً جان کلام چی هست.
به این حالت میگن هوشیاری که فقط در لحظۀ اکنون رخ میده. برای درک این جملات نیازی به زمان گذشته یا آینده نداشتید. این کار یعنی فراموش کردن زمان.
موقعی که این جملات رو میخوندید نه به گذشته دقت داشتید و نه به آینده.
حتی استفاده کردن از تجربیات و اطلاعات هم نیاز به زمان اکنون داره.
تمرین برای خروج از ذهن
به موضوعی که در گذشته رخ داده و شما رو ناراحت کرده و هنوز هم درگیرش هستید فکر کنید. همزمان که فکر میکنید از کسی بخواهید که ازتون ریاضی بپرسه. سؤالات ساده مثلاً 6+13 یا 8- 2 سؤالاتی به همین اندازه ساده رو انتخاب کنید.
اتفاقی که میافته اینه که شما میگید: چی گفتی؟ و بعد سکوت میکنید یا از گذشته به زمان حال میایید و فکر میکنید و پاسخ میدید.
همۀ ما جواب این سؤالات رو بارها و بارها گفتیم و بدون فکر کردن سریع پاسخ دادیم.
البته اگر در لحظۀ اکنون باشیم.
بنابراین برای زندگی کردن نیازی به گذشته نداریم. هر چی هست در زمان اکنون هست.
اگه ما خودمون رو ذهنمون بدونیم باید در گذشته و آینده باشیم. با گذشته و آینده چیزی عاید ما نمیشه. همه چیز دقیقاً همین جاست. همین جایی که ما هستیم و ایستادهایم. ما هر دانستهای که داریم رو در زمان اکنون یاد گرفتیم.
هر چیزی که اتفاق میافته (خوشایند یا ناخوشایند) در زمان حال تجربه میشه.
هیچ چیز در گذشته اتفاق نیفتاده، در زمان حال اتفاق افتاده است. هیچ چیز در آینده اتفاق نخواهد افتاد، در زمان حال اتفاق خواهد افتاد. فقط لحظۀ حال هست که میتونه ما رو از ذهنمون دور کنه و بهمون ثابت کنه که ما ذهنمون نیستیم.
ذهن گذشته و آینده هست و زندگی در لحظۀ اکنون هست. این دو موضوع در تقابل هم هستند و ما برای رشد و تعالی باید لحظه حال رو انتخاب کنیم.
چگونه در لحظۀ حال باشیم؟
توجه به اطرافتون مهم روش برای حضور در لحظۀ حال هست. برای اینکه بتونید اطرافتون رو ببینید و بشنوید و با حواس پنجگانه تجربه کنید باید رها باشید. آزاد از هر تعلق و وابستگی. هر زنجیری که به پاهاتون وصله و شما رو به گذشته یا آینده میکشه رو قطع کنید. فقط ببینید و تجربه کنید.
وقتی که از طریق حواس پنجگانه درک و دریافت میکنیم باعث میشه تا هوشیار باشیم. هوشیار سطح ارتعاش انرژی ما رو بالا میبره. مثل کودکی که بدون توجه به اینکه کجاست و چه کسانی در اطرافش هستند هر کاری که دوست داره رو انجام میده و لذت میبره. برای زندگی کردن باید کودک بود.
مسیح میفرماید تا کودک نشوید به ملکوت خداوند نمیرسید.
ذهن نمیتونه بدون قضاوت باشه. با توجه به آنچه که در خودش ثبت کرده شروع به قضاوت کردن میکنه؛ و همین باعث میشه تا نتونیم از زمان اکنون لذت ببریم و تجربه کنیم.
تمرین برای حضور در لحظۀ حال
هر وقت یک فکری به ذهنتون میاد که یا برای گذشته هست یا میخواد آینده رو تجسم کنه. به ذهنتون بگید این رو میدونم فکر بعدی چیه؟
ذهن نمیتونه جواب بده و شما به بیفکری میرسید در نتیجه زمان حال رو تجربه میکنید. این تمرین بسیار قوی هست اما ما انجام نمیدیم چون دوست داریم گاهی در گذشته یا آینده باشیم.
علت این کار هم اینه که طعم و لذت زمان حال رو به درستی متوجه نشدیم وگرنه با هیچ چیزی عوض نمیکنیم.
ممنونم از اینکه با ما همراه بودید.
لطفاً نظراتتون رو بنویسید و هر انتقاد و پیشنهادی دارید مطرح کنید.
اگر این مقاله براتون مفید بود لطفاًً برای عزیزانتون هم ارسال کنید.
برای تهیۀ دوره اینجا رو کلیک کنید.
هر چیزی که اتفاق میافته (خوشایند یا ناخوشایند) در زمان حال تجربه میشه.
سلام خیلی این جملات ارزشمندومنو آگاه کرد به زمان حال متشکرم استادمهربان
من آگاهی هستم
بینظیــــــــــــــــر بود استاد یاسین رحمانی بزرگمنش عالییییییییی بود سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم 🙏💙
درود بر شما، در زمان حال بودن فارغ از گذشته وآینده و در ذهن نبودن است ، بسیار عالی متشکرم.
سپاسگزارم.عالی بود
سپاس
همیشه یادمون باشه که ما ذهنمون نیستیم
عالی
سپاسگذار استاد
عالی بود👏👏😍
خیلی جالب بود:
برای زندگی کردن باید کودک بود!
عالی و آموزنده
عالی
بسیار عالی بود ممنون💚
این نکته که ما برای بودن در زمان حال تلاشی نمی کنیم چون خودمون دوست داریم که در گذشته یا آینده به سر ببریم، خیلی درسته.
سپاس برای مقالۀ جامع و کامل
بسیار عالی، سپاسگزارم 💐💐💐
عالی بود