در این مقاله میخواهیم در خصوص نوع نگاهمون به زندگی و زندگی کردن صحبت کنیم. موضوع مهمی که در دورۀ ایمان بهش پرداختیم. زاویۀ دید ما نسبت به جهان اطرافمون خیلی مهم هست. ما چی رو میبینیم . به چه چیزهایی توجه میکنیم. تمام این موارد نکات مهمی هستند که در این مقاله بهشون پرداخته میشه.
مثبت اندیشی یا واقع بینی
بین این دو عبارت تفاوت بسیاری هست. مثبت اندیشی خوبه اما تا جایی که به ما آسیب نزنه. اعتماد درست و سازنده نسبت به افراد و شرایط باعث رشد ما میشه. مثبت اندیشی که حالت فریبندگی داشته باشه و باعث بشه تا نتونیم واقعیتها رو ببینیم، نه تنها به رشد و پیشرفت ما کمکی نمیکنه بلکه باعث عقب افتادگی ما هم میشه.
واقع بینی یعنی چی؟
تفاوت حقیقت و واقعیت چیه؟
حقیقت چیزی هست که حق بودن و درستی آن مشخص و ثابت شده هست. مثل چوب و واقعیت چیزی هست که نمیشه اثبات کرد. مثل صندلی.
چوب حقیقت هست و هر جا و به هر شکل و رنگی باشه باز چوب هست؛ اما صندلی میشه تغییر شکل بدیم و تبدیل به میز و یا چیزهای دیگهای کنیم؛ بنابراین چون ثابت نیست و میشه تغییر داد واقعیت هست.
در مورد موضوع مورد بحث ما هم به همین صورت هست. ما نمیدونیم که حقیقت چی هست و واقعیت کدام هست چون نوع نگاه ما متفاوته و با توجه به برنامهریزی ذهن نگاه ما معنی میگیره. ما چیزهایی که میبینیم یا میشنویم رو باور نمیکنیم بلکه چیزهایی که باور داریم رو میشنویم و به همین دلیل نمیتونیم بگیم چی درست و چی نادرست هست.
نگاه واقع بینانه داشتن یعنی چی؟
هنگامیکه در مورد واقعیت صحبت میکنیم باید این نکته رو مدنظر داشته باشیم که چه کسی واقعیت رو میگه و چه حس و حالی داره؟ زاویۀ دید ما نسبت به هر چیزی باعث میشه تا واقعیت اون خبر یا اتفاق خلق بشه. اینکه ما بر چه مبنا و احساسی حرف میزنیم یا رفتار میکنیم بسیار مهم و حائز اهمیت هست.
به همین خاطر نمیشه روی کلام و رفتار کسی صحه گذاشت و تائید کرد. هر کسی بر مبنای تجربیات و آگاهیهایی که داره صحبت میکنه و نظر میده. مثلاً شخصی از سر خیابان میاید و پلاک 10 سمت راستش هست و شخصی هم از انتهای خیابان میاید و پلاک 10 سمت چپش هست. سؤالی که مطرح میشه اینه که پلاک 10 سمت راست هست یا سمت چپ. هر کدوم از این افراد یک چیزی میگن که کاملاً درسته اما در تقابل هم هست.
در مورد سایر موضوعات هم به همین صورته. ممکنه یک اتفاقی رو هزاران نفر تعریف کنن و از هزار زاویۀ دید گفته بشه . همه درست هست اما ممکنه که هیچ ربطی به هم نداشته باشند.
داستان بچه فیل
داستان بچه فیل و بسته شدن پاهاش رو همه شنیدیم و میدونیم. فیل که بزرگ میشه با یک طناب پاهاش رو میبندن اما همچنان از جای خودش حرکت نمیکنه و دورتر نمیره. باوری که در فیل وجود داره واقعیتی هست که در ذهنش ثبت شده اما حقیقت این هست که با یک تکان کوچک میتونه طناب رو پاره کنه و رها بشه.
بنابراین نوع نگاه ما به زندگی و زندگی کردن بسیار مهم هست و باعث میشه تا شاد باشیم و یا ناراحت و پژمرده.
اهمیت و تأثیر پاکسازی باورهای مخرب و سمی در اینجا و با مثالهایی که شنیدید کاملاً مشخص میشه. ما ناگزیر از پاکسازی کردن هستیم؛ و این تنها راهی هست که میتونیم به رشد برسیم.
سؤالی که خیلی پرسیده میشه این هست که
چرا پاکسازی میکنم اما هیچ نتیجهای نمیبینم؟
قرار نیست که معجزه رخ بده. دکتر هیولن 4 سال هر روز پاکسازی کرد و بعد از 4 سال نتیجه گرفت. تدریجی و کمکم این اتفاق افتاد. کسانی که حالشون بهتر بود زودتر مرخص شدند و سایر افرادی که حال وخیمتری داشتند بیشتر در تیمارستان موندند. معجزه رخ نداد که یکباره و یک شبه همۀ بیماران روانی بهبود پیدا کنند و مرخص بشوند.
کتابهای محدودیت صفر و در صفر رو همیشه مطالعه کنید تا کدهایی که در کتاب هست براتون باز بشه. در این صورت هست که میتونید پاکسازی رو عمیقاً و دقیقاً درک و دریافت کنید.
همۀ ما در یک مدار و فرکانس هستیم. با پاکسازی کردن فرکانسمون تغییر میکنه اما این تغییر کمکم اتفاق میافته و پلهپله رخ میده؛ یعنی اگه ما در پلۀ اول باشیم با پاکسازی کردن به پلۀ دهم نمیریم. شاید تغییر مدار زود به زود رخ بده اما مراحلش رو طی میکنه.
مثالی برای درک بهتر موضوع
دانشآموزی رو در نظر بگیرید که کلاس اول دبستان هست. خیلی درس میخونه و بسیار باهوش هست. سال بعد نمیتونه بره کلاس سوم؛ اما میتونه در تابستان کلاس دوم رو بخونه و سال بعدش بره کلاس سوم.
یعنی باید مرحله رو طی کنه ولی به خاطر پشتکاری که داره زودتر از هم سن و سالانش این کار رو انجام میده.
و در نتیجه زودتر به هدف و نتیجۀ دلخواهش میرسه.
چرا با اینکه روی خودم کار میکنم و زاویۀ دیدم رو تغییر دادم اما هنوز نتیجهای دریافت نکردم؟
گفتیم که تغییر مدار کمکم و مرحله به مرحله انجام میشه؛ یعنی ما باید کلاس دوم رو بگذرونیم تا به کلاس سوم برسیم.
با گذروندن کلاس دوم به نتیجه میرسه و میره کلاس سوم؛ اما به محض اینکه وارد کلاس دوم شد و کمی درس خوند نمیتونه به نتیجه برسه باید صبر کنه تا پروسه تموم بشه. در طرف دیگه هدف رسیدن به کلاس سوم نیست. مثلاً هدف رفتن به دانشگاه هست؛ بنابراین باید دوازده مرحله رو پشت سر بذاره تا بتونه به نتیجه برسه.
این مثال کاملاً ملموس هست و ما درک میکنیم که حتماً باید صبر کنیم تا به نتیجه و مقصدمون برسیم؛ اما در مورد مشکلاتی که داریم نمیدونیم چقدر باید صبر کنیم. فقط نگرانیم که چرا نشد و یا چرا برای دیگران میشه اما برای من نمیشه.
روغن ریخته رو نذر امامزاده میکنیم
رها کردن همراه با ایمان و توکل بسیار مهم هست. گاهی ما رها میکنیم چون نمیتونیم هدفمون رو دنبال کنیم در نتیجه به اصطلاح روغنی که ریخته رو نذر امامزاده میکنیم. میبخشیم چون نمیتونیم حقمون رو بگیریم و به محض اینکه ببینیم میتونیم حقمون رو بگیریم بخشش رو فراموش میکنیم.
زاویۀ دید ما خیلی مهم هست. از چه جنبهای نگاه میکنی و میبخشی. ضعف یا قدرت؟
از چه زاویهای گذشت میکنی و انتقام نمیگیری؟ ضعف یا قدرت؟
در تمام مشکلاتی که داریم و میخواهیم رها کنیم به این مسئله دقت کنیم.
چرا میخواهیم که مشکلمون رو رها میکنیم؟
دلایل مختلفی وجود داره. برخی از این دلایل از سر ضعف و ناتوانی و … هست و بعضی از اونا هم به خاطر قدرت و حق انتخاب داشتنِ ماست. مثلاً چون حوصله نداریم و مشکلمون طولانی شدن و بهانههایی از این قبیل. یا نه به خاطر این میبخشیم و رها میکنیم چون میدونیم انرژی در کائنات گم نمیشه و به خودمون بر میگرده. میتونیم نبخشیم و انتقام بگیریم. در جایگاه قدرت هستیم و هر کاری بخواهیم انجام میدیم اما رها میکنیم و میگذریم.
زاویۀ دید شاید در نگاه اول فقط شامل برخی موارد بشه؛ اما هنگامیکه خوب توجه میکنیم، میفهمیم که در تمام جنبههای زندگی زاویۀ دید یا نوع نگاه ما خیلی مهم هست. زاویۀ دید باورهای ما رو میسازه و باورهای ما زندگی ما رو خلق میکنن.
باورهای ما تعیین میکنن که در چه مدار و فرکانسی باشیم. چی بگیم و چی بشنویم. پاسخ ما به دیدهها و شنیدههامون چی باشه و تمام زندگی ما در اثر باورهای ماست.
با پاکسازی کردن ذهنمون رو تربیت میکنیم که درست و زیبا ببینیم. مثبت اندیشی و یا واقع گرایی تعاریفی هستند که به نوع نگاه ما بستگی داره. مرحلۀ اول نوع نگاه ماست که با تمرین باید بتونیم زیبا ببینیم و درس بگیریم. درس هر اتفاقی که در زندگی ما رخ میده.
اخرین پادکست رو حتماً گوش کنید. در مورد زاویۀ دید هست و با گوش کردن به اون پادکست حتماً درک و دریافتهای بهتری خواهید داشت.پادکست رایگان دیدن و توجه به شکوه و عظمت جهان
زندگی مدرسه هست و ما مدام باید بیاموزیم تا عقب نمونیم.
برای عمیقتر شدن موضوع
دورۀ ایمان
در این دوره کاملاً بهتون توضیح میدیم که: ایمان واقعی چیه؟ چند نوع ایمان داریم؟ چگونه میشه باایمان بود؟ ایمان معکوس چیه؟ شرک چیه؟ آیا شرک همون ایمان معکوسه؟ و سؤالات بسیاری که به همگی اونا به تفصیل جواب میدیم.
این دوره یکی از پرفروشترین دورههای ماست.
هنر باشکوه زیستن
در این دوره قصد داریم دربارۀ چگونه زندگی کردن و لذت بردن از زندگی با هر شرایطی که دارین، صحبت کنیم. بهتون یاد بدیم که در کنار خودسازی و پرورش خودتون چه کارهایی انجام بدین تا در هر شرایطی و همیشه حس خوشبختی، خوشحالی و شور و شوق داشته باشین.
هنر باشکوه زیستن ( اصللح باورهایمان درباره زندگی)
قوانین بازی
در این دوره، دربارۀ قوانین اصلی و پایهای صحبت میکنیم که کائنات و جهان هستی براساس اونا عمل میکنه. دونستن این قوانین، اصول زندگی کردن رو بهمون یاد میده و با عمل کردن به این قوانین میتونیم در جایگاه بهتری از زندگی قرار بگیریم. اطلاع از قوانین در تمام حوزهها مهم و ضروری هست. تمام کشورها، مراکز دیدنی و تجاری، ادارات، مدارس و حتی بازیها قوانین دارند و باید طبق اون قوانین پیش بریم. زندگی هم قوانینی داره که اگه بلد باشیم میتونیم از زندگیمون لذت ببریم و برنده باشیم.
موفق باشید
نوع نگاه ما به زندگی بسیار مهمه که این نوع نگاه باعث میشه شاد یا ناراحت باشیم👏👏🌺
عالی بود سپاسگذارم
واقعا آگاهي نور هست و ما هر لحظه و هميشه به اين نور نياز داريم و هرچه بيشتر نور دريافت كنيم وجودمان نوراني تر و قابل ديدتر ميشه، نور بيشتر يعني ديدن بهتر خود حقيقيم. ممنون كه اين آگاهيها را در كمال سخاوت و بي منت در اختيار ما ميگذاريد. مانا باشيد استاد🌺🌺🌺
هيچوقت از اين جنبه به مسائلم نگاه نكرده بودم. واقعا چرا رها ميكنم و مثلا توكل ميكنم، ايا با اعتماد و ايمان كامل به قدرت برتر هست يا چون ديگه هيچ راهي ندارم؟!!! چرا ديگري رو ميبخشم؟!!!! جواب اين سوالات خودش گوياي همه چيز هست اينكه چرا نتيجه نميگيرم يا به خواسته هام نميرسم.
بسيار زيبا و عميق. متشكرم استاد
سپاس فراوان
این نکته خیلی جالب بود که باید دید از چه جهت خواسته مون رو رها میکنیم آیا وقتی نمی رسیم یعنی از سر ضعف یا از روی قدرت . خیلی خیلی مطلب خوبی بود چون دقیقا به این نکته پی بردم هربار رها کردم از روی ضعف بود یعنی وقتی دلسرد و ناامید شدم دست ازش کشیدم و فکر کردم رها کردم درصورتی که رهاکردن باید از روی توکل و سپردن بخداوند باشد.
دقیقا وقتی داشتم نا امید میشدم از پاکسازی این مطلب رو فرستادم. نه تنها کتاب محدودیت صفر مطالب و دوره های شما هم پر از کد هست. ممنونیم از تلاش های سبزتون…
سپاسگزارم
برای تغییر مدار باید صبر و حوصله داشت. جهشی در کار نیست. پله پله بالا میریم.
سپاسگزارم بابت اطلاعات عالی 🌷🌷🌷🍀🍀🍀
واقعیت اون معنی و مفهومی هست که ما به یک رخداد اطلاق می کنیم.