در این اپیزود از پادکست ویرادیو، یکی از پایهای ترین مفاهیم رو توضیح دادم.
جوری که من به جهان نگاه میکنم به این صورته که چیزها، اشیا، اتفاقات، شرایط و به صورت کلی جهان بیرون برای من ظاهر میشن. ذهنم رو باز میکنن و من رو بالا میبرن.
دستگیرههای آگاهی، جهان بینیهایی ست که به عنوان یه ابزار خیلی خیلی مهم در دستان من و در حیطه تواناییهای من قرار دارن. اونا نقطه قدرت من هستن.
دراپیزود ۲ یعنی این پادکست، یک جمله از کتاب جهان همچون اراده و تصور از آرتور شوپنهاور رو خوندم و از این دستگیره آگاهی استفاده کردم.
دستگیرههای آگاهی
وقتی در مورد خودشناسی و زندگی در این بعد یعنی بعد سوم صحبت میکنم، تصور کنین که یک چاه بزرگ و تاریکی وجود داره. همۀ انسانها در این چاه هستن و فقط نور کمی وجود داره که میتونین چاه رو ببینین.
گاهی از دل نوری که در بالای چاه هست، یکسری طنابهایی پایین میاد که به دستگیرههایی وصل هستن. این دستگیرهها برای همه هست و همه میتونن ببینن.
اما تعداد بسیار کمی از انسانها از دستگیره استفاده میکنن.
چون مردمان این چاه به زندگی در تاریکی عادت کردن و دلبسته و وابسته هستن. به خاطر وابستگی و دلبستگی که دارن، اصلا به ذهنشون خطور نمیکنه که این طنابهایی که پایین میان و به دستگیره وصل هستن میتونه اونا رو از تاریکی نجات بده.
تعداد خیلی کم از این افراد به این دستگیرهها استفاده میکنن و بالا میرن. در عوض خیلیها بااینکه میدونن این دستگیرهها میتونه بهشون کمک کنه، اما از دستگیرهها استفاده نمیکنن چون میترسن و دلتنگ میشن. دلتنگ آدمهایی که در چاه هستن، دلتنگ فضای تاریک چاه و هر چیزی که در اون وجود داره.
البته تعدادی از افراد هم هستند که از دستگیرهها گرفتن و به بالای چاه رفتن. فضای اطراف چاه رو تجربه و زندگی کردن و از مناظر زیبای اون لذت بردن. اما اگه کسی از فضای بیرون چاه، فریاد بزنه که دستگیرهها رو بگیرین و بالا بیایین و بگن که اینجا بسیار زیباست، خورشید، درخت و… وجود داره. اینجا میتونین خونه بسازین و لذت ببرین و…
کسی توجهی نمیکنه.
نوع نگاه من به زندگی
نگاه من به دنیا به این شکله که هر چیزی از اشیاء گرفته تا انسانها و حتی یک جملۀ کتاب و… و به طور کلی هر چیزی برای من مانند یک دستگیره ست که میتونه من رو بالا ببره و آگاه کنه.
البته ممکنه که من درک کنم که آگاهی هست و ازش استفاده کنم و یا اینکه میدونم آگاهی ست اما درکش نکنم.
در هر صورت میدونم که تمام این چیزها دستگیرههای زندگی من هستن تا من رو آگاه کنن و رشد بدهند. سعی میکنم از دستگیرهها بگیرم و بالا برم.
هر دستگیرهای ممکنه من رو تا جایی بالا ببره تا هر جا بالا برم همونجا میمونم و منتظر دستگیرهای میشم که متناسب با سطح آگاهی من هست و سعی میکنم پیام اون آگاهی رو متوجه بشم، تجزیه و تحلیل کنم و همینطور هدایت بشم تا انتها. از طنابها بالا رفتن یعنی گرفتن دستگیرههای زندگی و اگه همینطور ادامه بدیم میتونیم به فضای بیرون چاه برسیم.
طناب نجات!
گاهی با خواندن یک پارگراف از یک کتاب به آگاهی میرسم گاهی با دیدن یک لیوان آب که نور خورشید در اون انعکاس پیدا کرده و یکشکل خاصی رو ایجاد کرده.
شاید در نگاه خیلیها بیمعنا باشه اما چون من به هر چیزی به شکل یک دستگیرۀ آگاهی نگاه میکنم، بنابراین برای من یک مفهومی رو در ذهنم باز میکنه و باعث میشه تا به رشد و شکوفایی برسم.
یعنی اون لیوان آب در اون موقعیت خاص مثل، دستگیرهای برای رشد و آگاهی من هست تا بتونم از چاه تاریک زندگیم بیرون بیام. تمام چیزهای دیگه هم این مفهوم و رو برای من داره. سبک زندگی من به این صورت هست و با همین روش به رشد آگاهی میرسم.
کاری که در پادکستها و تمام دورههای من میبینین و میشنوین این هست که از همین دستگیرهها بالا برم. تمام مطالبی که در همۀ دورهها میگم به صورت شهودی ست.
شرح پارگرافی از یک کتاب
کتاب جهان همچون اراده و تصور از آرتور شوپنهاور به ترجمه رضا ولیاری.
این جمله از کتاب بهعنوان یک دستگیره آگاهی باعث شد تا من این پادکست رو ضبط کنم و این مفاهیم رو براتون باز کنم تا بیشتر متوجۀ مفهوم این مطلب بشین.
در صفحۀ ۶۷۸ این کتاب، آقای شوپنهاور میگه: ماده دروغ است و با این حال واقعی است.
این دروغ بودن یعنی چه؟
دروغ به معنای توهم نیست.
من همیشه میگم که زندگی یک بازی جدی ست.
بازی نه به این معنا که همه چیز رو رها کنیم و بذاریم که هر جوری که میخواد پیش بره.
نه اصلاً!
زندگی بازی ست و قوانین خاص خودش رو داره. باید قوانین بازی رو بلد باشین و طبق قوانین پیش برین.
در این جمله هم میگه: ماده دروغ است و با این حال واقعی ست.
در قانون ذهنگرایی میگه: که هر چیزی در این جهان به نسبت ما و ذهن ما متجلی میشه.
هر چیزی در زندگی ما به نسبت آنجایی که ما در آن هستیم، مفهوم پیدا میکنه و مفهومش رو به ما نشون میده. یکی در شهر زندگی میکنه و نظرش این هست که این شهر عالی و بینظیره اما شخص دیگهای نظر متفاوتتری داره و شهر رو خوب نمیدونه. هر دو در یک شهر با یک امکانات و… زندگی میکنند اما چرا نظراتشون متفاوته؟
به خاطر نوع نگاهشون هست و اینکه هر کسی از زاویه نگاه خودش و جایی که هست جهان رو میبینه. در واقع تضادی که در جملۀ ماده دروغ است با این حال واقعی است. نشاندهندۀ اینه که هر کسی به نسبت جایی که هست جهان رو میبینه و یا اینکه ماده به آدمهایی مختلف از زوایا و جایگاههای مختلف، خودش رو نشون میده.
یک موضوع و چندین نگاه
هر کسی در هر جایگاهی که هست داره از یک زاویه نگاه میکنه و هر چیزی که میبینه.
دقیقاً همون چیزی هست که هست.
اما نگاه ما با توجه به اطلاعاتی که از گذشته تا به الان داریم، معانی مختلفی داره.
مثلاً کسی که نظرش در مورد شهر مثبته، باعث میشه تا یک کسبوکاری رو شروع کنه و به درآمد برسه.
و کسی که خلاف اون نظر رو داره به گونۀ دیگهای رفتار میکنه. مثلاً دست روی دست میذاره و همین باعث میشه تا در زندگی موفق نشه و شکست بخوره. اصل و اساس هر چیزی خودشناسی ست.
اینکه ما بدونیم باید چهکاری انجام بدیم و مهمتر از همه، قوانین جهان هستی رو بدونیم تا بتونیم یک زندگی خوب و باشکوهی رو برای خودمون بسازیم.
دروغ بودن ماده برای من به این صورت معنا شد که هر چیزی که در این جهان وجود داره اعم از اشیاء، انسانها و هر چیزی که در زندگیمون وجود داره، در واقع دستگیره ست. دستگیرههای آگاهی که
از یک فضایی یا جایی آویزون شدن میتونیم از این دستگیرهها، بگیریم و اینکه با این حال واقعی ست یعنی بهعنوان گوشی، لپتاپ و یا هر چیزی در زندگی من وجود داره. من میبینمش و درهمیکنم.
آیا ما میتونیم از چیزهایی که میبینیم بهعنوان دستگیره در زندگیمون استفاده کنیم و متوجه بشیم که چه آگاهیهایی رو میخوان به ما بدن؟
بله حتما
البته ممکنه متوجه اون آگاهی که داره نشیم. اما اگه آگاهانه ببینیم، حتماً زندگی زیباتری داریم و زندگی آغوشون رو برای ما باز میکنه.
با بالا رفتن سطح آگاهی ما نسبت به زندگی و تغییر باورها در همین زندگی که هستیم اتفاقاتی رخ میده که در قالب جریانات عادی زندگی و همسان با ریتم زندگی ماست.
و خیلی وقتها شاید متوجه نشیم و بعد از مثلاً چند سال میفهمیم که چقدر ارتقا پیدا کردیم.
دلیلش اینه که ما دستگیرههای زندگی رو دیدیم و گرفتیم.
گرفتن دستگیرهها یا به صورت خودآگاه هست یا ناخودآگاه.
گاهی جملهای از کتابی میخونیم و برامون مثل یک تلنگر عمل کنه و شاید نقطۀ عطفی در زندگی ما بوده.
هر جملهای که باعث تلنگر در ما بشه در واقع اون دستگیرهای هست که ما ناخودآگاه ازش گرفتیم و بالا رفتیم.
برای عمیقتر شدن موضوع
همانطوری که در این پادکست اشاره کردم برای یک زندگی بهتر نیازه که قوانین جهان هستی رو بدونیم. در دورۀ قوانین بازی به شرح قوانین جهان هستی پرداختم. پیشنهاد میکنم این دوره رو تهیه کنین. بهای دوره تقریباً رایگان و مفاهیم اون بسیار ناب و باارزش هستن.
قوانین بازی ( شرح قوانین جهان هستی)
برای درک بهتر و بیشتر مطالب این پادکست پیشنهاد میکنم دورۀ نشانهها رو دنبال کن از سری دورههای زندگی با هواپونوپونو رو تهیه کنین. وقتی که نشانه ها یا همون الهامات خداوند رو متوجه بشین و زبان کائنات رو بدونین، میتونین با دنبال کردن نشانههای زندگیتون به رشد و موفقیت در هر زمینهای برسین.
کتاب راهنمای مسیر که به تازگی چاپ کردم در مورد مسیر زندگی و انتخابهای درست و هدفمند هست. این کتاب فوقالعاده رو بهتون پیشنهاد میدم که حتماً بخونین. این کتاب به صورت PDF در همین سایت قرار داره که میتونین تهیه بفرمائین.
و در اخر
از شما عزیزان میخوام که هر نظر و انتقاد یا پیشنهادی راجع به موضوعات پادکست ویرادیو دارین بفرمائین. همچنین اگه سؤالی دارین مطرح کنین تا در اولین فرصت پاسخ بدم. اگه در مورد نقطۀ عطف و دستگیرههای زندگیتون تجربهای دارین با ما به اشتراک بذارید.
دستگیره های آگاهی را باید شناسایی کنیم و بهشون بیشتر دقت و توجه کنیم و در زندگی بکار بگیریم
متشکرم از انتشار مطالب عالی
عالیییییی بود
هرچيزي در اطراف ما ميتونه يك دستگيره باشه. هرچهزهوشيارتر باشيم و بيشتر در جستجوي آگاهي باشيم زودتر اين دستگيره ها رو پيدا ميكنيم
بسيار عالي. متشكرم
خیلی زیبا و روان عالی بود💐💐
مطالب عالی ولی هیف اهنگ ملایم نبود و صداش بلند
مطالب ناب و صدای آرامبخش
هر جمله ای در واقع دستگیره ای است که ناخودآگاه ما آن را گرفتیم و بالا رفتیم خیلی زیبا🌺🌺🌺👏
استفاده از دوره های فوق العاده شما برای من همان حکم دستگیره ها و طناب هایی است در چاه تاریک زندگی. با قدرت این دستگیره های را می گیرم. ابتدا به این دستگیره ها باور نداشتم اما هر چه جلوتر می روم بیشتر تغییرات را می بینم که نور و آگاهی است.
عالی بود، خداروشکر، سپاس فراوان 🌿🌿🌿🌿
مرسی
خدایا شکرت بخاطر این آگاهی،عالی بود
بسیار عالی❤️
بسیار عالی❤️
عالي بود اين مبحث ك همه چيز دستگيره هاي آگاهيست سپاس استاد🙏
استاد شما فوق العاده آید بی نظیرید من هر چقدر آموزه های شما را بشنوم باز تشنه شنیدنم برام هر بار که گوش میدهم آگاهی نویی داره
بی نهایت از آشنایی و بودنتون سپاسگزارم هزاران مرتبه خدا را شکر میکنم
استاد ازتون ممنونم که اینهمه آگاهی رو به رایگان در اختیار ما گذاشتین🙏🙏
واقعا عالی بود استاد هرچقدر با شما جلو میرم در های بیشتری برام باز میشه سپاس بینهایت🌷🌷🌷🌷
ویس دستگیره های اگاهی دیوانه ام کرد، محشر بود،مست شدم، بغض شدم چه بگویم جز سپاس