در این پست وبلاگ در مورد موانعی که در مسیر خودشناسی یا خودآگاهی به وجود میاد صحبت میکنیم. به این موانع برونریزی میگیم. در هر مسیر خودشناسی و هر مسیر آگاهی برونریزی هست؛ اما اسم برونریزی رو تا به حالا نمیدونستیم و به همین دلیل نمیدونستیم که چرا نمیتونیم مسیرمون رو ادامه بدیم. سؤال پرتکرار در این مورد این بود که همیشه با یه مانعی متوقف میشم و نمیتونم به مسیرم ادامه بدم. چه کار کنم؟
در این مقاله به طور کامل این موضوع رو باز میکنیم و توضیح میدیم.
با ما همراه باشید.
موانع خودشناسی یا برونریزی
وقتی که ما پاکسازی میکنیم یا میخواهیم که یک آگاهی جدید رو کسب کنیم یعنی در حال تغییر هستیم. ذهن از تغییر میترسه بنابراین کاری میکنه که ما در همون شرایطی که بودیم بمونیم و تغییر نکنیم. پیشرفت در هر کاری یعنی کسب یک آگاهی جدید و برای هر آگاهی که ما به دست میاریم یک برنامه یا دادۀ جدیدی در ذهنمون ثبت میشه. ذهن از این برنامه میترسه و موانع رو ایجاد میکنه.
برونریزی یعنی همین موانعی که ذهن ایجاد میکنه و اصلاً ترسناک نیست. فقط باید بدونید که چجوری باید ذهن رو متقاعد کنید.
مورد بعدی و نکتۀ مهم دیگه این هست که با تکرار این روند ما در حلقۀ تکرار گیر میکنیم.
یعنی چی؟
وقتی که یک اتفاق چند بار رخ بده و ما راهحلی براش نداشته باشیم یعنی در چرخۀ تکرار گیر کردیم و انقدر ادامه پیدا میکنه که یا ما راهکاری پیدا کنیم و یا درس اون اتفاق رو متوجه بشیم و بتونیم از فرکانس اون اتفاق بیرون بیاییم و خارج بشیم.
بنابراین اصلیترین کار برای خروج از این حلقه تکرار اینه که روی باورهای مربوط به ایمانتون کار کنید. اون باورها رو آرومآروم بهبود بدید و جلو برید.
موانع خودشناسی و باورهای مربوط به ایمان به صورت کلی به ۳ دسته تقسیم میشن که توی دورۀ ایمان روی اینها کار میکنم:
ایمان به خود
ایمان به دنیا (جهان هستی)
ایمان به خداوند
از باورهای بازدارندههای مربوط به ایمان خود میتونم این جمله رو بگم که شاید هممون باهاش درگیر هستیم:
من نمیتونم این کار رو انجام بدم!
نمونه باور بازدارنده در مورد ایمان به جهان هستی مثل این هست:
دنیا جای بدبختی و عذاب هست!
نمونه باور بازدارنده در مورد ایمان به خداوند همین چیزهایی مثل این هست:
خدا منو دوست نداره!
کلی باورها و دیدگاههای مشابه اینها داریم که موانع اصلی ما در مسیر خودشناسی هستن و باعث شدن تا ایمان ما ضعیف باشه. باید روی چنین باورهایی کار کنیم و مثالهای نقضشون رو برای خودمون پیدا کنیم و بنویسیم.
به طور مثال شاید ما باور داریم که خدا منو دوست نداره! باید بیاییم توی گذشته زندگیمون جاهایی که خدا هوامون رو داشته. تمام اون موارد رو لیست کنیم. و هر روز از روی اون بخونیم تا دقیقاً بهمون اثبات بشه که خداوند من رو دوست داره. همچنین میتونیم برای هر مورد شکرگزاری کنیم تا فرکانس و ارتعاشمون بالا بره.
وقتی که در مدار بالاتری قرار بگیریم اتفاقات بهتری هم رخ میده. همینطور برای دیگر مثالها و باورهای بازدارنده.
امیدوارم از این مقاله لذت برده باشید.
اگر سوالی دارید در قسمت نظرات مطرح کنید.
برای درک بهتر پیشنهاد میکنم این پادکستها و مطالب رو بشنوید و بخونید:
۱ سال دیگه، راوی داستان زیبای زندگی خودت باش
داستان سختی و ایمان در شرایط سخت و راهکار عملی اون
ایمان به خدا – آیا ایمان داشتن یعنی گول زدن خود؟
برای عمیقتر شدن موضوع موانع خودشناسی
دورۀ بینظیر و پرفروش ایمان
کاری که توی دورۀ ایمان من انجام میدم و در مورد باورهای بازدارنده مهمی که همه ما به نوعی در مورد ایمان داریم، ساعتها صحبت کردم و تکتک این بازدارندهها رو خنثی کردم که اینجا میتونید توضیحات بیشتر رو بخونید:
دوره رهاسازی و توکل
در این دوره علاوه بر پاکسازی، رهاسازی و توکل رو هم آموزش میدیم تا بتونیم با برداشتن موانع خودشناسی و سایر موانع برای ارتقا و رشد شخصیمون، به اهداف و مقصودمون هم برسیم. وقتی که خودمون رو از احساسات منفی و سرکوب شده، رها کنیم باعث میشه تا بتونیم از نظر عاطفی و احساسی به رهایی و آزادی برسیم. در نتیجه در رفتار، گفتار و روابطمون تأثیر مثبتی میذاره
عالی