در این پست وبلاگ میخوام در مورد موضوعی که در جلسۀ نهم ماه دوم یعنی خداشناسی از دورۀ رشد شخصی پاشو بهش پرداختم، توضیح بدم. توی این جلسه مطالب مهمی رو شرح دادم که پاسخ بسیاری از سؤالات شما عزیزان بود.
در مورد موضوع تسلیم شدن در برابر خداوند و به رهایی و آرامش رسیدن صحبت کردم. این موضوع یکی از مهمترین مباحثی ست که سؤال خیلی از شما عزیزان هست و در این جلسه این موضوع رو به طور کامل شرح دادم. همچنین در مورد احساس گناه و موضوعات مهم دیگه صحبت کردم. این پست وبلاگ رو از دست ندین.
تسلیم شدن یعنی چه؟
تسلیم شدن به این معنا نیست که مثلاً وقتی از ما دزدی میشه، بیخیال باشیم و کاری نکنیم.
نه!
فقط باید در کمال خونسردی و با آرامش کارها رو انجام بدیم. مثلاً شکایت کنیم، کارهای قانونی رو انجام بدیم اگه لازمه وکیل بگیریم ولی تمام این کارها رو با آرامش و ایمان درونی انجام میدیم.
کاملاً طبیعیه که یک مقدار ناراحتی و دغدغه داشته باشیم اما هر کاری که انجام میدیم با ایمان به خداوند هست نه با نگرانی و دلشوره.
چطوری تسلیم باشیم؟
ما یه کاری رو انجام میدیم و اگه به نتیجه نرسیدیم روشمون رو عوض میکنیم تا به نتیجه برسیم اما متأسفانه دادهها و دیتاهای درونی ما، مانع از انجام یکسری از کارها میشن. مثلاً ما در طول عمری که داریم و در هر سن و سالی که هستیم، از یک استراتژی استفاده میکنیم که همیشه با نگرانی و ترس کارهامون رو انجام دادیم.
به میزان عمری که داریم این کارها رو انجام دادیم اما نتیجۀ خوب و درستی نگرفتیم یعنی استراتژی ما درست نبوده و باید تغییر بدیم. مثلاً تسلیم بشیم اما ذهن اجازه نمیده و هر کاری میکنه تا نظر ما رو عوض کنه. کاری که ما باید انجام بدیم اینه که برای یک بار هم که شده از این روش استفاده کنیم شاید نتیجه نگیریم و مثل اون ۴۰ _ ۵۰ سالی که مدت عمرمون بوده، بشه. درسته که چیزی رو که از دست ندادیم اما تعصب اجازه نمیده که ما روشمون رو تغییر بدیم.
چون که همۀ ما اعتقاد داریم که روش و شیوه ما درسته و همه باید مثل ما عمل کنن. ریشۀ تعصب از ذهن و شیطان میاد. شیطان به معنای دادههای درونیِ اشتباه ما که باعث میشه تا ما بترسیم و ناامید بشیم. باعث بشه تا برای ادامه مسیر کاری انجام ندیم.
تعصب از دل ذهن ما میاد؟!
ذهن وقتی چیزی رو یاد میگیره و به اون احاطه پیدا میکنه اون رو امن میدونه و دیگه حاضر نیست از اون فضا بیرون بیاد. به همین خاطر اگه ذهن احساس خطر کنه که قراره از محیط امنی که داره بیرون بیاد از ابزارهایی مثل تحقیر، تعصب و قضاوت و… استفاده میکنه تا ما از اون محیط امن بیرون نیاییم.
با پاکسازی کردن، میتونیم مقاومتهای ذهنمون رو بشکنیم. وقتی که در مسیر پاکسازی هستیم باید دادهها و برنامههای ذهنمون رو پاکسازی کنیم تا زور و قدرت ذهنمون کم بشه. وقتی که قدرت ذهنمون کم بشه، راحتتر میتونیم از اون چهارچوبِ رفتارهای ذهن خارج بشیم یعنی با پاکسازی کردن دیوارههای زندان ذهن خراب میشه و دیگه زندانی وجود نداره. حتی اگه کسی خارج نشه باز هم ما به آزادی و رهایی میرسیم.
ما پاکسازی میکنیم که چه اتفاقی بیفته؟
ما پاکسازی میکنیم تا ذهنیتهامون پاک بشه، تعصبمون از بین بره و به ایمان و آرامش و رهایی برسیم. هرگاه مشکلی برامون پیش اومد از ایمان و توکل استفاده کنیم تا به اهدافی که میخواهیم برسیم.
احساس گناه یعنی چه؟
احساس گناه به خاطر درک و دریافتهای ناقص ما از مفاهیم دینی ست و یا توضیحات ناقصی که از خانواده، بزرگترها، اقوام و… شنیدیم و در ذهنمون نهادینه شده.
اطلاعاتی که ناقص یا اشتباه بوده ولی ما با عقل و ذهن کودکیمون قبول کردیم و در حال حاضر، احساس گناه داریم.
مفاهیم دینی کامل و بینقص هستند اما درک و دریافت ما ناقص بوده و ناقص تحویل گرفتیم و به نسلهای بعد هم ناقص تحویل دادیم. در نتیجه همۀ ما احساس گناه داریم. قبل از اینکه وارد مدرسه و جامعه بشیم باورهای ذهنی ما شکل گرفته و با این اطلاعات نصف و نیمه که داریم فکر میکنیم که حتماً گناهکار و مستحق عذاب خداوند هستیم. با احساس گناه بزرگ شدیم و حالا که متوجۀ خیلی از مفاهیم شدیم و بسیاری از مفاهیم برای ما باز شده اما هنوز حس گناه در ما وجود داره.
ممکنه که ما نسبت به دین، قرآن و خدا جبهه بگیریم. در صورتی که در ناخودآگاه ما این مفاهیم وجود داره و تا زمانی که ما این مفاهیم رو پاکسازی نکنیم، نمیتونیم باورهای درست رو جایگزین کنیم و از احساس گناه رها بشیم. چه به خدا، دین و مذهب معتقد باشیم و چه نباشیم، چون یکسری از مفاهیم در ناخودآگاه ما هست باید پاکسازی کنیم تا به رهایی و آرامش برسیم.
چرا احساس گناه در ما به وجود اومده؟
در قرآن ۷۰۰ کلمه با ریشه عشق و رحمت خداوند هست و فقط ۴۰۰ کلمه در مورد عذاب وجود داره یعنی چیزی شبیه دو برابر کلمه عذاب با ریشههای این کلمه، در مورد رحمت، بخشش و مهربانی خداوند هست.
اما در مورد رحمت و بخشش خداوند به ما چیزی نگفتن و فقط ما رو از عذاب خداوند ترسوندن. شاید به خاطر اینکه در دوران کودکی برای اینکه ما رو بتونن آروم کنن تا شیطنت و شلوغ نکنیم، ما رو از عذاب خداوند میترسوندن و نمیدونستن که به این وسیله مفاهیم اشتباه رو در ذهن ما نهادینه میکنن. الان که متوجه این موضوع شدیم باید روی خودمون کار کنیم تا تمام باورهای مضر و اشتباه رو پاکسازی کنیم.
ریشۀ احساس گناه از کجا میاد؟
ریشۀ غفر که در مورد آمرزش گناهان هست، حدود ۲۰۰ بار تکرار شده که بسیار عدد قابل توجهی ست.
ما یکسری کارها رو انجام میدیم که اون کارها برای ما کارما دارن. اگه عذابی هم میبینیم به خاطر نتیجه کارهایی ست که انجام دادیم. خداوند ما رو عذاب نمیکنه، بلکه بازتاب اعمال ماست که باعث رنجش و عذاب ما میشه.
پاکسازی به نیت حسرت چیزهای گذشته
ما در مسیر پاکسازی و در بعد سوم هستیم. اگه قرار بود که همه چیز عالی باشه هیچوقت وارد بعد سوم نمیشدیم که این جهان دو قطبی رو تجربه کنیم. این جهان دو قطبی ست یعنی مفاهیمی داره مثل بالا و پایین شرق و غرب، چپ و راست. تمام موجودات از اتم تشکیل شدن و اتم هم از دو قطب الکترون و پروتون تشکیل شده یعنی ساختار تمام جهان دو قطبی ست. ما هم چیزهایی که در این جهان داریم تجربه میکنیم همگی دو قطبی ست.
فرقی نمیکنه که چه شخصی هستیم و در کدوم منطقه زندگی میکنیم و چه دین و آیینی داریم. تمام انسانهایی که در این جهان دو قطبی زندگی میکنن، دچار یکسری چالشها هستند. همۀ افراد تضادهای زندگی رو تجربه میکنند و به مسیری هدایت میشن که بتونن چالشهاشون رو حل و برطرف کنن.
راه حلهای زیادی برای حل چالشهای زندگی ما وجود داره که یکی از این روشها هواوپونوپونو ست که در این دوره یعنی دوره سیستم رشد شخصی پاشو یاد میگیرین.
نکتۀ مهم
ما باید درسهای زندگیمون رو بیاموزیم تا بتونیم در مسیر درست حرکت کنیم و پیش بریم. حسرتهای زندگی رو پاکسازی کنیم و مسئولیت ۱۰۰ درصد اتفاقات زندگی رو به عهده بگیریم.
وقتمون رو صرف اینکه در گذشته چه اتفاقاتی افتاد نکنیم. روی اکنون و حالمون تمرکز کنیم تا بتونیم نتایج فوقالعادهای رو به دست بیاریم.
میترسم اگه پاکسازی کنم شغلم عوض بشه یا آدمهای زندگیم تغییر کنن، به خاطر همین پاکسازی نمیکنم.
به یاد داشته باشید که در مسیر رهاسازی و سپردن بار و مسئولیت به خداوند هستیم و به این صورت نیست که خیلی سریع تمام تغییرات انجام بشه. مثلاً همسرتون رو از دست بدین یا اینکه بیکار بشید. هر اتفاقی بیفته به نفع و صلاح ماست و در نهایت اون اتفاق خوب و عالی رخ میده.
متأسفانه ما به خاطر اینکه دادههای زیادی داریم، نمیتونیم به خداوند اعتماد کنیم. شاید به این خاطر که در ناخودآگاهمون خداوند رو با آزمونهای سخت و پیچیده شناختیم.
مثلاً خداوند همیشه ما رو امتحان میکنه پس باید مواظب باشیم و نمیتونیم که به خداوند اعتماد و توکل کنیم. اگه من به خداوند توکل کنم، خداوند میخواد من رو بیکار کنه یا بین من و کسی که دوستش دارم فاصله و جدایی بیندازه. پس توکل نمیکنم.
این طرز فکر یعنی اینکه ما غیر مستقیم از خداوند دور هستیم و هیچگونه رابطهای نداریم.
از کجا بدونم که با خداوند در ارتباط نیستم؟
اگه با خداوند در ارتباط باشیم هیچ وقت نگران چیزی نمیشیم چون باور داریم که خداوند هست و همیشه مراقب ماست.
چه از لحاظ جسمی و چه از لحاظ روحی ما همیشه تحت محافظت و مراقبت خداوند هستیم.
زمانی که ما از گرانی، تورم و نرخ دلار میترسیم یعنی به خداوند که روزی دهنده و مهربان هست ایمان نداریم و میترسیم که با گرانیها دچار کمبود بودجه بشیم و نتونیم زندگیمون رو بگذرونیم.
در صورتی که خداوند مخصوص روزهای راحتی و آسایش نیست خداوند همیشه از ما محافظت میکنه.
در این جلسه یعنی جلسۀ نهم از ماه دوم از دورۀ رشد شخصی پاشو، قراره که روی خودمون کار کنیم. پاکسازی کنیم و آلودگیهای ذهنیمون رو دور بریزیم. وقتی که ما از چیزی میترسیم یعنی ایمان نداریم البته منظورم از نداشتن ایمان به این معنا نیست که من بی ایمان کامل هستم بنابراین گناهکارم.
همه ما انسانیم و در این مسبر هستیم تا روی باورهامون کار کنیم و ایمانمون قوی بشه ولی نباید احساس گناه داشته باشیم. فقط این موضوع رو بدونیم که با کار کردن روی خودمون به رشد و پیشرفت میرسیم.
تأثیر گفتگوهای ذهنی روی ایمان و باورهای ما
ما به میزانی که روی ایمانمون کار میکنیم، فواید و مزایای اون رو میبینیم و بهرهمند میشیم. از طرفی ما به هر میزان که میترسیم و یا دغدغه داریم یعنی ایمان نداریم.
ممکنه تو بعضی از مسائل ایمانمون قوی باشه و در برخی از مسائل هم بیایمان و کم ایمان باشیم. وقتی که پاکسازی میکنیم، تمام آلودگیها و شرکها و هر چیزی که مانع آرامش ما میشه رو پاکسازی میکنیم.
البته با مقاومتهای ذهن مواجه میشیم چون ذهن دوست نداره که پاک بشه و میخواد برای حفظ بقای خودش تلاش کنه؛ بنابراین در قالب گفتگوهای ذهنی یکسری کارها رو انجام میده تا ما رو بترسونه و یا ناامید کنه و ما به طور کلی، پاکسازی کردن رو فراموش کنیم.
به خاطر همین تأکید دارم که در هر شرایطی پاکسازی کنین تا به بیتفاوتی توام با ایمان و آرامش برسین.
وقتی که رها میکنیم، دیگه نگران تغییر آدمهای زندگی مون نیستیم چون تغییر لزوماً فیزیکی نیست یعنی اینجوری نیست که یک شخصی از زندگیمون بره. ممکنه باورهاش تغییر کنه و با تغییر ما او هم تغییر کنه. در مورد شغل هم ممکنه ما ارتقای شغلی داشته باشم و یا کار بهتری رو پیدا کنیم.
خداوند با بینهایت راهی که بلده، تغییرات مثبتی رو انجام میده.
مبحث پاکسازی ترس رو به طور کامل در ماه اول و همچنین چند پست قبل توضیح دادم.
مسئولیت پذیری ۱۰۰ درصد یعنی چی؟
هر چیزی که در زندگی ما هست رو خودمون خلق کردیم. وقتی ما به این دنیا اومدیم کاملاً پاک بودیم و در این مدتی که بزرگ شدیم، پدر مادر، جامعه، تلویزیون و… یکسری دادهها و دیتاهایی رو به ما دادن که باعث شد تا الان که در این نقطه هستیم؛ یعنی در این گروه ویژه از ماه دوم سیستم رشد شخصی پاشو، در این جلسه که جلسه نهم هست، یک سری اطلاعاتی رو دریافت کنیم و هیچ کدوم از این کارها اتفاقی نبوده.
در مسیر خودشناسی
ما در مسیر خودشناسی قرار گرفتیم تا روی خودمون و باورهامون کار کنیم. همۀ ما یک گذشتهای داشتیم که معمولاً در ۹۹ درصد حالت هم گذشتۀ سختی داشتیم و به همین دلیل در این گروه قرار گرفتیم تا در مسیر خودشناسی به رشد و تعالی برسیم.
ما برای یک هدف بزرگی به این دنیا اومدیم و میدونستیم که وقتی به این دنیا میایم همه چیز رو فراموش میکنیم اما حالا که در این مسیر هستیم قرار هست که آروم آروم به یاد بیاریم که چه کسی هستیم و برای چه اهدافی به این دنیا اومدیم.
پس انرژی و وقتمون رو صرف این موضوع نکنیم که چرا در چنین خانواده یا در چنین فرهنگ و جامعهای به دنیا اومدیم. پدر و مادر ما فقط پورتالهایی بودن که ما به این دنیا ورود کنیم و سوار ماشینی به اسم جسم بشیم. اگه احساس ما نسبت به مادر یا پدرمون خوب نیست باید پاکسازی کنیم و انرژی و وقتمون رو معطوف خودمون کنیم چون همه چیز در دنیای ما و در درون خودمون اتفاق میافته.
به قول مولانا
بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست
در خود بنگر هر آنچه خواهی که تویی
در این ماه به مباحث خداشناسی پرداختم. سعی کردم از زاویۀ دیگهای موضوع رو براتون توضیح بدم تا اون اطلاعات اشتباهی که بزرگترها بهمون دادن برطرف بشه. خیلی از بزرگترهای ما به خاطر آگاهی های ناقصی که داشتن نتونستن ما رو درست راهنمایی کنن. به همین خاطر ممکنه که نگاه ما به خدا اونجوری که باید باشه نیست. این دوره بسیار مهم هست و نکات و مفاهیم بسیار ارزشمندی رو توضیح دادم.
برای تهیه این دوره اینجا رو کلیک کنید
ممنون
موفق باشيد
موفق و پیروز باشید
از بین بردن احساس گناه عالی بود
از بین بردن این احساس گناه که تقریبا در همه ما هست پاکسازی بس طولانی رو می طلبه! سپاس از روشنگری شما
بسیار عالی 🌸