در این مقاله میخواهم در مورد موضوعی که در دورۀ هنر باشکوه زیستن صحبت کردم، توضیح بدم. حلقههای تکرار. موضوعی که مسئله و چالش خیلیهاست و به خاطر اینکه نمیتونن مشکلاتشون رو حل کنن مدام در حلقههای تکرار گیر میکنن.
همون اتفاق تکرار میشه یا آدمهایی از همون جنس در زندگیشون قرار میگیره و مدام یک اتفاق رو به شکلهای مختلف در زمانهای متفاوت تجربه میکنن. برای خروج از حلقههای تکرار، تکنیکهای زیادی وجود داره که در این مقاله بهش میپردازیم.
با ما همراه باشید.
حلقههای تکرار شونده
در طول زندگی مدام در موقعیتهای مشابه قرار میگیریم و یک اتفاق یا یک خصوصیت اخلاقی رو مدام و بارها تجربه میکنیم.
اتفاقات تکراری زندگی مثل یک دایره هستند و ما انقدر در محیط دایره میچرخیم تا بتونیم درسی که در این دایره هست رو متوجه بشیم و بگذرونیم. اتفاقاتی که در این دایرۀ فرضی وجود داره میتونه شامل روابط، مالی، کاری و خانوادگی و مسائل دیگۀ زندگی باشه.
هر چیزی که ما رو اذیت میکنه و نمیتونیم در موردش به بیتفاوتی و درک و دریافت برسیم در زندگی ما تکرار میشه. مثل دانشجویی که یک درس رو متوجه نشه. اونقدر باید اون درس رو بخونه تا بتونه نمرۀ قبولی رو بگیره و به مرحلۀ بعد بره.
مثالهایی برای چرخۀ تکرار
اخراج از کار یا بیرون اومدن از شغل در مدت کوتاه، خیانت و یا هر مسئلهای که باعث قطع روابط بشه، دروغگویی، خیانت در امانت، توهین و نادیده گرفتن و…
تمام این اتفاقات به فاصلۀ کوتاه از هم تکرار میشن و لزوماً شبیه به هم نیستند؛ مثلاً در یک معاملۀ ملکی سرتون کلاه میزارن. بعد از یک مدت از کارتون اخراج میشید و بخشی از حقوقتون رو نمیدن. بعد از یک مدت در رابطه جدا میشید و تعهداتی که بهتون داشتن رو اجرا نمیکنن.
در ظاهر سه اتفاق متفاوت با سه نفر هست که هیچ ارتباطی با هم ندارند؛ اما وقتی که عمیق میشیم در هر سه مورد نادیده گرفتن حق و حقوقمون هست و تا زمانی که متوجه نشیم و خودمون رو اصلاح نکنیم این اتفاقات پیوسته رخ میده.
چرا ما در چرخۀ تکرار میافتیم؟
تمام اتفاقات زندگی از هر نوعی که باشند به خاطر دادهها و دیتاهایی هستند که در ذهن و ضمیر ناخودآگاه ما قرار دارند. بعضی از دادهها از نسلهای پیشین به ما میرسه برخی از اونا در دوران جنینی و دوران کودکی تا هفت سالگی ما در ذهن ما نهادینه و ثبت میشن. تمام این موارد با توجه به نوع فرهنگ خانواده و جامعه و حرفها و رفتارهایی که از اطرافیانمون دیدیم یا شنیدیم شکل میگیره.
تمام این عوامل باعث میشن تا یک باور در ذهن ما ثبت بشه و در زندگیمون خلق بشه. اگه آن چیزی که خلق شده خوب و عالی هست که خیلی خوبه در غیر این صورت تا پاکسازی نکنیم و متوجۀ درسی که میخواد به ما بده نشیم مدام در زندگی ما متجلی هست.
راهکار برای رها شدن از چرخۀ تکرار و دور باطل
شناخت خود و پذیرش خود به عنوان یک انسان
این جمله در ظاهر بسیار ساده هست و ممکنه بگید که من هم خودم رو میشناسم و هم خودم رو میپذیریم اما شناخت و پذیرش مقولۀ بسیار پیچیدهای هست که نیاز به کار کردن و تمرین و ممارست فراوان داره.
ما در طول زندگی کارهای زیادی رو انجام میدیم بسیاری از این کارها آگاهانه و برخی از اونها نآگاهانه هست. وقتی که به شناخت برسیم اطلاعات ما از ناخودآگاه ما به خودآگاه ما میرن و باعث میشن تا بتونیم متوجۀ احساسات و عواطفمون باشیم و در نتیجه از جایگاه ناظر بودن به ماجرا نگاه کنیم. وقتی که از جایگاه قدرت و ناظر بودن مسئلهای رو میبینیم دیگه احساس ضعف و قربانی شدگی نداریم. در نتیجه چون جایگاه ما قدرت و خلق کردن هست میتونیم آگاهانه تصمیم بگیریم.
بنابراین کمتر دچار اشتباه و لغزش میشیم و امکان گیر افتادن در حلقۀ تکرار کم و کمتر میشه.
چرا برخی از رفتارها رو ناخودآگاه انجام میدیم؟
مثلاً میگیم نمیدونم چی شد که این کار رو کردم یا این حرف رو زدم. نمیدونم چرا نتونستم مقاومت کنم و بهش اعتماد کردم. یا چیزهایی از این قبیل که دلیل قابل توجیهی براش نداریم. تمام این موارد مربوط به اطلاعات و برنامههای ضمیر ناخودآگاه ما میشه که زندگی ما رو خلق میکنه.
برای اینکه بتونیم از چرخۀ تکرار بیرون بیاییم و مدام دور باطل نداشته باشیم باید خودمون رو بشناسیم.
یعنی چی؟
نقاط قوت و ضعف خودمون رو بشناسیم. وقتی با یک مشکلی مواجه میشیم چه نوع رفتار یا رفتارهایی داریم. چه گفتگوی ذهنی داریم. دلمون میخواد که چه اتفاقی بیفته و چجوری کارهامون پیش بره؟
تمام این موارد رو اگه بدونیم و آگاه باشیم به خودشناسی نزدیک شدیم و میتونیم مشکلات رو تا حدودی مدیریت کنیم.
احترام به خود
در هر شرایط و موقعیت و با هر مشکل و مسئلهای که هستیم خودمون رو بپذیریم و احترام بگذاریم. مسئلۀ عزت نفس که بارها در موردش صحبت کردیم در اینجا هم کارگشا هست و باعث میشه تا بتونیم به شناخت خودمون برسیم. به طور کلی برای حل کردن هر مسئلهای ابتدا باید اون مشکل رو شناخت و با بررسی و تجزیه و تحلیل حل کرد.
مسئلۀ ریاضی رو در نظر بگیرید. اگه ندونید که چی هست و چجوری میشه حل کرد نمیتونید مسئله رو حل کنید. حل مسائل زندگی هم دقیقاً همین هست. برای خارج شدن از دور تکرار باید بدونیم که چجوری وارد این دور باطل شدیم و چه چیزهایی باعث شد تا در این چرخه گیر کنیم و همونطوری که گفتیم شناخت و پذیرش تمام نقاط ضعف و قوت ما یکی از عوامل برای حل این مسئله هست.
درمان زخمهای روحی
در مرحلۀ بعد وقتی که متوجه شدیم که چه خصوصیات اخلاقی ما باعث این اتفاق شده و پذیرفتیم که وقوع اون حادثه در ما بود یعنی بذر اون اتفاق رو ما کاشتیم باید به درمان بپردازیم. راهکارهای زیادی وجود داره که در مقالات و پادکستها توضیح دادم. مثل پاکسازی، مسئولیت پذیری 100 درصد، عبارات تأکیدی و… تمام این موارد باعث میشن تا بتونیم زخمهای آسیب دیدهمون درمان کنیم.
نوشتن خاطرات روزانه
علاوه بر راهکارهایی که بارها در موردشون صحبت کردیم و توضیح دادیم خاطره نویسی بسیار کمک کننده هست برای اینکه تمام مشکلات ما رو حل کنه. وقتی که خاطراتتون رو مینویسید حتی اگه خیلی مختصر انجام بدید باعث میشه تا با هر بار خوندن حس و حال اون روز رو به یاد بیارید؛ بنابراین اگه در چرخۀ تکرار قرار بگیرید بهتر میتونید متوجۀ اشتباهاتتون بشید و زودتر به خودتون کمک کنید.
وقتی که خاطرات مرور بشن میتونیم متوجه بشیم که مخرج مشترک تمام مسائل زندگی ما چی هستند. در مثالی که در بالا عنوان کردم تا حدودی این مسئله براتون روشن شد؛ اما با توجه به اینکه بسیاری از مشکلات ما به ظاهر غیر قابل حل هستند این روش بسیار کمک کننده و راهگشا هست.
شناخت ترسها
این سؤال رو برای حل تمام مشکلات بپرسید؟
اگه این اتفاق بیفته چی میشه؟
چرا باعث ترس من میشه؟
اگه این اتفاق رخ نده چی میشه؟
چرا باعث ترس من میشه؟
در مورد یکی از این دو سؤال حتماً ترسی در درونتون هست که اون اتفاق رو جذب کرده. شناخت ترسها باعث میشه تا به شناخت قسمتی از وجود خودتون برسید و در نتیجه به راحتی حل کنید و از چرخۀ تکرار رها بشید.
مثلاً به شخصی اعتماد میکنید و پولی رو میدید و کلاهبرداری انجام میشه.
یا از پولدار بودن ترس داشتید که کلاهبردار روجذب کردید یا از بیپولی میترسیدید. وقتی متوجۀ ترستون بشید و پاکسازی کنید و مسئولیت 100 درصد رو بپذیرید مشکلتون حل میشه و از چرخۀ تکرار بیرون میایید.
برای عمیقتر شدن موضوع
هنر باشکوه زیستن
زندگی باشکوه داشتن یک هنره که باید مثل بقیه هنرها وقت بزاریم و بیاموزیم. در دوره هنر باشکوه زیستن، مهارتهای زندگی خوب رو کاملاً بهتون توضیح دادم. تمام باورهای بازدارنده در زمینه زندگی و زندگی کردن رو استخراج میکنیم. روی تمام این باورها کار میکنیم و در نهایت باورهای درست رو جایگزین میکنیم تا ذهن و ضمیر ناخودآگاه ما به این صورت تربیت بشه که آنچه که خوب و عالی ست رو برای ما خلق کنه و ما شاهد یک زندگی فوق العاده باشیم. این دوره از سری دورههای هک واقعیت هست و بهای این دوره بسیار اندک و تقریباً رایگانه.
هنر باشکوه زیستن ( اصللح باورهایمان درباره زندگی)
کارگاه 14 روزه انلاین هواپونوپونو پیشرفته
اگه چند وقتی ست که پاکسازی رو انجام میدین و در مواردی هم به نتایجی رسیدین اما هنوز چالشها و مسائلی دارین که هنوز حل نشدن، بهتون پیشنهاد میکنم که در کارگاه آنلاین پیشرفته شرکت کنین.
این دورۀ هنوز تمام نشده. فعلاً 15 جلسه و 7 فایل پرسش و پاسخ و 3 پیوست در این دوره قرار گرفته. عزیزانی که شرکت کردن نتایج خوب و عالی گرفتن که نظرات و دیدگاههاشون رو میتونین در بخش نظرات همین دوره مطالعه کنین
کارگاه آنلاین هواپونوپونوی پیشرفته
کارگاه انلاین خروج
بسیاری از عادتهای نامناسبمون رو نمیتونیم ترک کنیم یا رها کنیم و چون این عادات در ما نهادینه شدند باعث میشه تا مدام اونها رو انجام بدیم. همین دلیلی میشه برای اینکه در دور باطل یا چرخه تکرار گیر بیفتیم. برای رهایی از عادت نامناسب که باعث بشه تا کمتر در چرخه تکرار بمونیم یا از چرخههای تکراری که در درونشون هستیم رها بشیم، پیشنهاد میکنم که در این کارگاه شرکت کنید. تا کمکم با ترک عادات نامناسب بتونیم رفتارهامون رو تغییر بدیم و دیگه در چرخه تکرار قرار نگیریم.
عالی توضیح دادین 🌼 ممنون
بسيار عالي و كاربردي. ممنون
ممنون استاد عالی بود
چقدر خوب این مطلب بهم کمک کرد تا ریشه یکی از چرخه های تکرار آزار دهنده خودمو پیدا کنم . واقعا سپاسگذارم
هر مشکل و رنجی رو که دنبال میکنیم به دیتاها میرسیم… مشکلات در واقع بازپخش دیتاهاست!
هر اتفاقی که برای ما می افته،هر کسی که باهاش روبرو می شیم.اتفاقی و اشتباهی نیست و می خواد چیزی رو به ما یاد بده.اگر آن اتفاق دوباره می افته،اگر آن حرف رو دوباره می شنویم تکرار مکرر، این پیام را برای ما داره. اون درس رو هنوز یاد نگرفتیم،
هشیار شو، بیدار شو تا عبور کنی.
مفید و آموزنده بود، سپاس
عالی سپاس استاد عزیز