من ارزشمندم: بهترین راه افزایش عزت نفس و احساس خود ارزشمندی

در این پست وبلاگ می‌خوام در مورد مبحثی که در جلسۀ دهم از دورۀ من با من (عزت نفس) صحبت کردم، توضیحاتی رو بدم.  من ارزشمند و منی که باید قبول و باور کنم که با تمام صفات خوب و بدی که دارم مورد تایید خودم هستم. برای بهبود خودم تلاش می‌کنم تا به من بهتری تبدیل بشم اما در حال حاضر خودم رو با تمام ویژگی‌هایی که دارم قبول می‌کنم و می‌پذبرم.  در این مقاله در مورد راه‌های افزایش عزت نفس به تفضیل صحبت می‌کنیم.

راه افزایش و تقویت عزت نفس

داستان عزت نفس، از جایی شروع می‌شه که تصمیم می‌گیریم خودمون رو دوست داشته باشیم و محتاج دوست داشتن دیگران نباشیم. هر چند که بقیه لطف دارن و محبت می‌کنن ولی عشق به خودمون انقدر قشنگ و عالی ست که دیگه منتظر نمی‌مونیم تا دیگران به ما محبت کنن،

هر چند که برای عشق دیگران احترام قائلیم. ولی اون اساس وجودی ما عشقی ست که خودمون به خودمون می‌دیم و چون محتاج به عشق کسی نیستیم، رابطۀ دیگران هم با ما تغییر می‌کنه.

این موضوع از زمانی شروع می‌شه که شما شروع می‌کنین به دوست داشتن خودتون و پذیرشتون رو بالا می‌برید.

چه عواملی تو زندگی ما بوده که باعث شده ما خودمون رو نپذیریم و دوست نداشته باشیم؟ چند راه برای افزایش عزت نفس 

 در جامعۀ ما شاید خیلی‌ها اینگونه بودن که چون خیلی از مفاهیم رو نمیدونستند خصوصاً پدر و مادرانمون، از ما توقعاتی داشتن که واقعاً توقعات نا به جایی بود. البته به یاد داشته باشیم که پدر و مادرهای ما بهترین خودشون رو برای ما انجام دادن و چیزی کم نذاشتن ولی خب دانش‌شون در همین حد بود.

 پس قرار نیست کسی رو مقصر بدونیم، فقط برای آگاهی هست که اینا رو می‌گیم.

نقاط ضعف و نقاط قوت برای تقویت و افزایش عزت نفس

در مورد مبحث نقاط ضعف و نقاط قوت، ما خیلی تو کودکی‌مون مقایسه می‌شدیم.

مقایسه کردن کلاً اشتباه هست که متأسفانه هنوز هم رایجه.

فرض کنید که یک ماهی و یک گربه هست. گربه خیلی خیلی راحت از درخت بالا می‌ره. ولی اون ماهی حتی نمی‌تونه از آب بیرون بیاد. چه برسه به این که از درخت بالا بره. حالا ما اگه بخوایم از ماهی این توقع رو داشته باشیم که از درخت بالا بره، قطعاً نمی‌تونه.

آیا باید بگیم که اون ماهی یک موجود کودن و ناتوان و ذلیل است؟

نه اصلاً!

ما هم مثل اون ماهی هستیم. یکسری استعداد داریم. متأسفانه بزرگترهای ما اصلاً به این فکر نمی‌کردند که ما چه تواناهایی ممکنه داشته باشیم.

فقط توقع داشتن که ما همه چیز بلد باشیم و خیلی خوب و عالی انجام بدیم.

درسمون قوی باشه و در تمام درس‌ها نمره ۲۰ بگیریم. اگه مثلاً در درس فارسی به طور مثال خیلی خوب عمل می‌کردیم و نمرۀ بیست می‌گرفتیم مهم نبود چون وظیفمون بود ولی اگه درسی رو ۱۶ می‌شدیم، دعوامون می‌کردن و بهمون می‌گفتن بی‌استعداد یا کم‌هوش.

 در صورتی که ما یکسری استعدادهایی داریم. یکسری نقاط ضعف و قوت داریم که باید روی نقاط قوتمون توجه بشه و با کار کردن روی اونا بتونیم که بهتر عمل کنیم.

چه کار باید انجام بدم؟

برای افزایش عزت نفس باید بپذیریم که ما یکسری نقاط ضعف داریم یکسری نقاط قوت، کاری که ما باید انجام بدیم، اینه که روی ‌نقاط قوت خودمون کار کنیم و مسیرها و کارهایی که می‌خواهیم تو زندگی انجام بدیم رو به سمت نقاط قوتمون ببریم. با مباحثی که نقطۀ ضعفمون هست، کاری نداشته باشیم و وارد اون حوزه اصلاً نشیم.

باید یاد بگیریم که روی نقاط قوتمون تمرکز کنیم یعنی همون کاری که پدر و مادرمون نکردن. حالا ما الان پدر و مادر خودمون باشیم و خودمون رو اصلاح کنیم.

ما در کودکی با اون ذهن کودکی‌مون به این نتیجه رسیدیم که یک آدم بدبخت، ناتوان و بی‌عرضه هستیم که هیچ کاری نمی‌تونیم انجتم بدیم… خیلی کم‌هوش و خنگ هستیم و یا خیلی چیزهای دیگه.

چرا؟

در صورتی که اینجوری نبود.

ما در اون کاری که جزء نقاط قوتمون هست، فوق‌العاده و بی‌نظیریم و اصلاً قرار نیست که ما یک نقطه قوت ممکنه داشته باشیم و اون نقطه قوت می‌شه اون چیزی که من توش قوی هستم.

مثالی برای درک بهتر موضوع

فرض کنید که مثلاً یک فوتبالیست مثل رونالدو یا مسی که خیلی توانمند و با استعداد هستند در زمینۀ موسیقی هنری ندارن. بعد ازشون توقع داشته باشیم که مثلاً خیلی خوب گیتار بزنن و چون بلد نیستن و نمی‌تونن، بهشون بگن که خیلی یی استعدادی هستین؟

 مگه می‌شه کسی بلد نباشه که موسیقی کار کنه؟ حتماً تو بی‌استعداد و کم‌هوشی.

 بازیکن به این بزرگی که تاریخ ساز شده و در مسئلۀ فوتبال خوش درخشیده، می‌بینید که با یک مقایسۀ اشتباه و با یک نوع نگاه نادرست تبدیل می‌شه به یک آدم بی‌استعداد و کم‌هوش.

هزاران هزار دلیل هم می‌شه اورد و ثابت کرد.

در صورتی که مسی یا رونالدو نقاط قوتی دارن و اون هم فوتبال هست. در این رشته مهارت دارن و خیلی هم خوب کارشون رو انجام می‌دن. پس مسی و رونالدو هر دوشون آدم‌های با هوش و توانمندی هستن.

شما هم فوق العاده اید. چرا؟

چون در یکسری از کارها استعداد دارین و بسیار قوی عمل می‌کنین. در اون کارها عالی هستید و در اون کارهایی که عالی هستید، فوق‌العاده‌ عمل می‌کنید و حرفی برای گفتن دارین.

در این مواقع باید چه کار کنیم؟

شما تو چی خوب هستید؟

تو چی استعداد دارید؟

تو چه کارهایی دیگران از شما تعریف می‌کنن؟

اون چیزهایی که دیگران تو اون کارا از شما تعریف می‌کنند می‌شه نقاط قوت شما.

که شاید خودتون هم بدونین.

 نقات قوتتون رو بنویسید. از خودتون سؤال کنید که در چه کارهایی دیگران خیلی از شما تعریف می‌کنند؟

در چه کارهایی مهارت و استعداد دارید؟

در چه کادهایی می‌تونید خوب عمل کنین؟

همه رو بنویسین.

 اینا می شه نقاط قوت شما.

 مرحلۀ بعد چیه؟

باید روی اونا کار کنید و اگه ذهنتون ناامیدتون می‌کنه و مدام حرف‌هایی می‌زنه مثل اینکه، تو نمی‌تونی، نمی‌شه، ولش کن، بعدا انجام بده و… باید آگاه باشین و فریب ذهنتون رو نخورید.

نکته و راهکار مهم برای افزایش عزت نفس

تا حالا از خودتون پرسیدید که خودتون رو دوست دارید؟ چه باعث شده که این تصور رو داشته باشید؟

دیگه خودتون، خودتون رو سرزنش نکنید و بدونید که قرار نیست که همۀ آدم‌ها، همۀ کارها رو بلد باشن. بیشتر انسان‌ها در یک یا دو مسئله خیلی خوب هستن و روی اونا هم مانور می‌دن و کار می‌کنن.

البته بحث سیستم آموزشی هم هست که این موضوع رو مفصل در جلسۀ دهم از دورۀ من با من توضیح دادم. اینکه ما یک سیستم آموزشی ما داریم که بحث استعدادیابی مطرح نیست و برای همین هم هست که ما به اینجا رسیدیم و بیشتر ما، عزت نفس نداریم و نمی‌تونیم به خودمون احترام بذاریم و نمی‌تونیم رابطۀ خوبی با خودمون داشته باشیم و خودمون رو بپذیریم و دوست داشته باشیم.

چون به ما گفتن که چون مثلاً نمرۀ تو همیشه پایین بوده پس تو تنبل و کم‌هوشی و در نتیجه استعداد نداری.

چرا استعداد ندارم؟

چون مثلاً علوم شدیم ۱۵ و ریاضی ۱۶.

خب اصلاً علوم رو دوست نداره ولی به ادبیات یا هنر و… علاقه داره. خیلی هم قوی عمل می‌کنه.

در مورد درس‌هایی که نمرۀ بالا می‌گرفتیم که وظیفه بود و اصلاً کاری نداشتن یا کاری هم داشتن یک تشویق کوچیک بود.

با دروسی کار داشتن که نمره پایین می‌گرفتیم؛ و معیارشون هم همون بود.

برای همین این در ما نهادینه شده و احساس گناه می‌کنیم و از خودمون توقع داریم که در همه جیز عالی باشیم.

الان هم که بزرگ شدیم، در همۀ کارها عالی باشیم و همۀ کارهایی که انجام می‌دیم باید بی‌نقص باشه.

چرا خودمون رو با دیگران مقایسه می‌کنیم؟

چون یکسری برنامه ریزی‌هایی در ما شده که در همین جلسات یعنی دورۀ من با من کار می‌کنیم. در توضیحاتی که من در این جلسه یعنی جلسۀ دهم از دورۀ من با من می‌گم، در واقع دارم برنامه ریزی ناخوداگاه شما رو تغییر می‌دم. یکسری برنامه‌های جدید رو ناخوداگاه شما نهدینه می‌کنم و شما باید بارها و بارها این جلسات رو گوش کنین تا در ذهن و زمینه ناخودآگاهتون ثبت و ذخیره بشه.

می‌دونید نوع نگاه ما به ما اشتباهه.

نگاهی که ما به خودمون داریم، اشتباه هست.

حالا این اشتباهی که می‌گم منظورم چیه؟

نوع نگاه کودکانه‌ای که مثلاً ما پنج ساله‌مون بوده، یه جمله‌ای رو کسی به ما گفته و حالا در ذهنمون ثبت شده و پاک هم نمی‌شه.

 مثلاً

تو نمی‌تونی، تو موفق نمی‌شی و یا هر چیزی که چنین مفاهیمی رو داره.

ما که با ذهن کودکی که داشتیم، نمیتونستیم تجزیه و تحلیل کنیم و فقط حرف‌هاشون رو پذیرفتیم.

والدین، معلم و بزرگترها مراجع قدرت ما بودن؛ یعنی چی؟

یعنی مراجعی که ما دوستشون داشتیم، مراجعی که حرفشون برای ما حرف خدا بود، مثل پدر و مادر و معلم و… هر چیزی که بهمون می‌گفتن رو تمام و کمال می‌پذیرفتیم. حتی مفاهیم پنهان در دل حرفاشون هم می‌فهمیدیم و درک می‌کردیم و در ناخوداگاهمون ذخیره شد. حالا که بزرگ شدیم، درسته که ۲۰_ ۳۰_۴۰ و… ساله هستیم ولی هنوز همون کودک هستیم چون در ذهنمون نهادینه شده و تبدیل به رفتار و سبک زندگی‌مون شده.

راه حل برای افزایش عزت نفس چیه؟

کودک درون ما باید عاقل بشه و باید دوباره برای این کودک توضیح بدیم که مثلا در فلان سال که معلمت این رو گفت، اینجوری نبوده و توضیح بدیم تا نوع نگاهش تغییر کنه.

باید دوباره مفاهیم رو باز تعریف کنیم. نوع نگاه خودمون به خودمون رو عوض کنیم.

اگه ما چهل ساله هستیم، نوع نگاه کودکمون هم چهل ساله بشه و ساختار بگیره و اصلاح بشه.

مسئلۀ تکرار رو خیلی جدی بگیرید و جلسات رو بسیار گوش بدید تا در ذهنتون نهادینه بشه.

هر کسی یک مسیری داره، یک استعدادی داره، یک شرایط و یک علایقی داره.‌

هر کسی یک سری نقاط قوت و یکسری نقاط ضعف داره.

در جلسۀ دهم از دورۀ من با من که عزت نفس پایه هست تمرینی دادم که باعث می‌شه تا عزت نفستون ارتقا پیدا کنه. تمرین اینه که شما باید نقاط قوتتون رو پیدا کنید و بنویسید. از این به بعد به نقاط قوتتون توجه کنید.

مدام باخودتون بگید که من در این موضوع خیلی خوبم. حالا این موضوع هر چی می‌تونه باشه. زیاد سخت نگیرید. هر مهارتی مثل خانه داری، مهارت آشپزی، مهارت گفتگو با دیگران و…

یکی حالش بد می‌شه و شما باهاش صحبت می‌کنید و اون شخص متقاعد و اروم می‌شه. این یک مهارت هست.

 یا مثلاً

ساز می‌نوازید و یا نقاشی می‌کشید یا می‌نویسید و…

گوش دادن هم یک مهارت هست. از نظر شما شاید ساده باشه ولی یک مهارت هست.

همه رو بنویسید که چه نقاط قوتی دارید و سپس روی نقاط قوتتون کار کنید.

توضیحاتی در مورد دوره من با من (افزایش عزت نفس)

 در دوره من با من یا عزت نفس در مورد ۷ قانون طلایی عزت نفس که باعث افزایش عزت نفس می‌شه، صحبت کردم و مفصل شرح و بیان کردم. این دوره بیش از ۱۶ ساعت آموزش هست و به بسیاری از نکات مهم در مورد عزت نفس پرداختم و بسیاری از باورهای اشتباهی که داریم رو استخراج و ریشه یابی کردم.

همچنین پرسشنامه‌ای طراحی کردم که با پاسخ دادن بهش، متوجه می‌شید که در چه سطحی از عزت نفس هستید. چقدر باید روی خودتون کار کنین و…

عزت نفس کلید تمام مسائل و مشکلات زندگی  ماست.
با پاسخ به این پرسشنامه، متوجه می‌شید که بسیاری از نکات و جزئیاتی رو که ما اصلاً بهشون توجهی نداریم، مستقیم به عزت نفس ما ارتباط داره. شرکت در این دوره برای همه افراد یک نیاز ضروری هست.

چون ریشه تمام مشکلات عدم عزت نفس و کلید همه مشکلات داشتن عزت نفس است. به همین دلیل باید به دنبال بهترین راه افزایش عزت نفس برای خودمان باشیم. آن چیزی که به صورت شخصی برای خود ما است. 

برای تهیۀ این دوره اینجا رو کلیک کنید

دورۀ من با من ( عزت نفس)