چرا از زندگی طلبکاریم؟ این سوالی ست که باید همه ما از خودمون بپرسیم. ما همیشه فکر میکنیم که در حق ما ناعدالتی رخ داده و ما جای درست خودمون نیستیم.
در این پادکست که پایینتر هم میتونید بشنوید و هم دانلود کنید، درباره نوع نگاهمون به زندگی توضیح دادم.
زندگی چیه؟
از هوش مصنوعی گوگل پرسیدم زندگی چیه، پاسخ قشنگی بهم داد:
زندگی جنبهای از هستی است که فرایندها، اعمال، واکنشها شامل تولید مثل و متابولیسم را در بر می گیرد. تفاوت مهم بین زندگی و مرگ این است که زندگی برای رشد فیزیکی و آگاهانه خود باید انرژی مصرف کند. زندگی چیزی است که رشد می کند و در نهایت می میرد، بدین معنی که تولید مثل و آگاهیش متوقف میشود.
حالا تعریف من از زندگی اینه که:
زندگی همون چیزی هست که هست!
شنیدن و دانلود پادکست
چونکه فکر میکنیم که زندگی به ما بدهکاره و زندگی حق ما رو نمیده و یا حق ما رو خورده باعث شده تا نسبت به زندگی عصبانی و خشمگین باشیم.
تصویری که از زندگی در ذهن خودمون ساختیم اینه که حق ماست تا در فلان موقعیت خوب اجتماعی یا اقتصادی باشیم و چون در اون موقعیت قرار نداریم فکر میکنیم که در حق ما ناعدالتی شده و چون من سر جای خودم نیستم بنابراین زندگی به ما بدهکاره و به نوعی دشمن ماست و در مقابل ما ایستاده.
ما در ذهنمون یک تصویر دیگهای از زندگی داریم و چون زندگیمون رو اونجوری که تصور میکنیم، نیست. فکر میکنیم که زندگی ناعادله. در صورتی که زندگی آن چیزی که هست، هست.
ما نمیتونیم بگیم که زندگی دقیقاً چی هست ولی بخشی از اون رو میتونیم تجربه کنیم و به قدری که در سطح خودآگاه ماست، درکش میکنیم و متوجه میشیم که زندگی ریتم خودش رو داره. اینجوری نیست که زندگی به ما بدهکار باشه. زندگی همینجوری که باید باشه، هست یعنی همین ریتم و روالی که داره.
وقتی که تاریخ میخونیم به این موضوع فکر کنیم که اون افرادی که سالهای گذشته زندگی کردن به چه چیزهایی فکر میکردن، چه دغدغهها و رنجهایی در زندگی داشتن، نوع نگاهشون به زندگی و زندگی کردن چه جوری بوده؟
با خوندن زندگینامۀ انسانهای گذشته متوجۀ تمام این حالاتی که خودمون داریم و اونا هم تجربه کردن میشیم. وقتی از این زاویه به ماجرا نگاه کنیم، ماهیت زندگی دستمون میاد. به این نتیجه میرسیم که نباید از زندگی طلبکار باشیم.
طلبکاری ما دو حالت داره
- در سطح خودآگاه ماست و ما میدونیم که چرا و به چه دلیل طلبکاریم
- در سطح ناخودآگاه ماست و ما دلیل این کار رو نمیدونیم. زمانی که تحت فشار هستیم احساساتمون فعال میشه و در ذهنمون از زندگی طلبکار باشیم. اون وقت متوجه میشیم که ما هم طلبکار زندگی هستیم.
از زاویه بالا به زندگی نگاه کنیم و تاریخ رو بررسی کنیم و به انسانهایی که در ۵۰۰ سال یا ۱۰۰۰ سال پیش زندگی میکردند نگاه کنیم. متوجه میشیم که تمام انسانها در هر مقطعی از زمان تمام احساسات مثبت و منفی رو تجربه کردن.
این نکته رو همیشه به یاد داشته باشیم که زندگی خیلی بزرگتر از اونی هست که ما بخواهیم طلبکار باشیم. بینهایت انسان در دنیا زندگی کردن که همگی اونا تمام احساسات رو تجربه کردن. زندگی همۀ این افراد رو دیده بنابراین به جای اینکه ما از زندگی طلبکار باشیم، بهتره که نظارهگر باشیم و زندگی رو ببینیم.
مثال برای درک بهتر این موضوع
یک مسابقه فوتبال رو نگاه میکنیم. بازیکن کمی خطا میکنه و نمیتونه گل بزنه و توپ به تیرک دروازه میخوره. ما که در خانه نشستیم ایراد میگیریم که
چرا نتونستی گل بزنی؟
چرا بازی کردن بلد نیستی؟
و چراهایی که از ناآگاهی ماست رو میگیم. در صورتی که ما به یک سطح پیشرفته از مسابقه نگاه میکنیم اما نظری که میدیم در سطح پایین هست. ما هیچ وقت در تیم فوتبال جلوی اون همه تماشاچی و دوربین بازی نکردیم. بعضیهاشون تشویق میکنن و بعضیهاشونم ناسزا و فحش میدن. اون بازیکن در معرض انرژیهای زیادی قرار داره. ما هیچ وقت در شرایط اون نبودیم تا بدونیم که چه جوری میشه بازی کرد.
تمام اینا به اضافۀ رفتارهای افرادی که در زندگیشون به عنوان مربی و خانواده و… هستن. همۀ این موارد رو اون بازیکن تجربه کرده و با همۀ این شرایط بازی میکنه و مورد قضاوت قرار میگیره و ما فکر میکنیم که نظرمون درست و صحیح است. در مورد زندگی هم دقیقاً همینه. دیگران رو قضاوت میکنیم که چرا فلانی اینجوری زندگی میکنه، چنین رفتاری رو داره و…
تمام این موارد در نگاه کلیتر میشه، زندگی.
تمام چیزی که بشر تونسته از آغاز تاکنون کشف و اختراع کنه به نسبت تمام آگاهیهایی که در زندگی وجود داره نزدیک به صفره.
نوع نگاه ما به زندگی
انسانهای موفق، دانشمندان، محققان و هر انسانی که به یک موفقیتی رسیده. به هر نحوی بخشهایی از زندگی رو تجربه میکنه و با تحقیق پژوهش نگارش و تجربیات خودش رو مینویسه در اختیار دیگران قرار میده. زندگی رو بدون قضاوت نگاه میکنه.
برای من و شماهایی که در یک گوشهای از این دنیا زندگی میکنیم هم باید همین گونه به زندگی نگاه کنیم نه به صورت دشمن یا طلبکار. در این دنیا ما هر چیزی رو میتونیم از زوایای مختلف نگاه و بررسی کنیم. مثلاً برق، هم میتونیم به عنوان یک چیزی که باعث مرگ میشه نگاه کنیم و هم چیزی که باعث روشنایی و گرما میشه. بستگی به زاویه نگاه و نوع نگرش ما داره.
زندگی هم دقیقاً همینه.
باید جوری به چیزها نگاه کنیم که به رشد موفقیت ما کمک میکنه.
دانشمندان زیادی، چنین سؤالاتی رو از خودشون میپرسیدن و چنین نگاهی رو داشتن. نتیجۀ اون نوع نگاه باعث شد تا امروزه ما صاحب موبایل، یخچال و بسیاری از تکنولوژیهای باشیم که باعث شده تا زندگی راحتتری رو تجربه کنیم.
ما میتونیم به زندگی به چشم یک دشمن نگاه کنیم و هم به چشم یک فرصت برای رشد و پیشرفت کردن.
نوع نگاههای مختلفی وجود داره که حداقل میتونیم بهش فکر کنیم که زندگی یک جریانی هست که باید باشه. در واقع همیشه بوده، هست و خواهد بود.
مثلاً زلزله همیشه بوده و هست.
آیا زلزله چیز بدی ست؟ نه یک فرایند طبیعی زمین هست. بستگی داره که به چه صورتی به این مسئله نگاه کنیم یا مثلاً حشرات، حیوانات، درختها و هر چیزی که شاید از نظر ما خوب باشه و شاید نباشه.
وقتی که به مشکل برخورد میکنین از خودتون بپرسین که من الان چه کار میتونم انجام بدم که به نفع و سود من هست؟
همۀ اینها همیشه بودن و هستن. میلیونها سال بشر با پای برهنه راه میرفته و بعد برای اینکه بتونه بهتر راه بره و جاهای بیشتری رو ببینه، نیاز داشته تا چیزی رو به پاهاش ببنده تا کمتر آسیب ببینه. به جای غر زدن و شکوه و شکایت کردن به فکر راه چاره بوده تا بتونه مشکلش رو حل کنه. در نهایت کفش اختراع شد.
همون موقعها هم خیلیها گله و شکایت میکردن و عدهای هم به فکر راه چاره بودن. همۀ اینا فرضیههای ذهن من هستن که ممکنه اینجوری باشه اما بههرحال سیستم کلی زندگی همین هست. به چالش میخوریم، گله و شکایت میکنیم و در نهایت رها میکنیم و مسیرمون رو عوض میکنیم. دوباره به چالش میخوریم، گله و شکایت میکنیم و مسیرمون رو عوض میکنیم و… تا متوجه میشیم که این سبک زندگی درست نیست و باید تغییر کنه.
عدهای هم هستند که در دل تمام چالشها و مشکلات و سختیهایی که وجود داره به فکر راه چاره و حل مشکل هستن.
برای عمیقتر شدن موضوع
در این دوره که در ادامۀ دورۀ دوست خوبم پول 1 هست. بسیاری از باورهای پنهان شما واکاوی میشه. در این دوره ما به لایههای عمیقتر و پنهانتر میریم و تمام برنامهها و دادههای مخرب و اشتباه رو استخراج میکنیم. این دورۀ بینظیر رو از دست ندین.
در دورۀ هنر باشکوه زیستن تمام چیزهایی که مربوط به زندگی و زندگی کردن هست رو یاد میگیرین. شاید فکر کنین که زندگی کردن نیازی به آموزش نداره اما وقتی که پرسشنامه رو پاسخ میدین متوجه میشین که چه باورهای سمی و مخربی در ذهن و ضمیرناخودآگاه ما قرار داره. البته جای نگرانی نیست چون در این دوره یاد میگیرین که چجوری این باورها رو خنثی و پاکسازی کنین و باورهای قدرتمند و سازنده رو جایگزین کنین. بهای این دوره به نسبت مطالب ارزشمندی که ارائه کردم تقریباً رایگانه.
در دورۀ قوانین بازی که از مجموعه دورههای هک واقعیت هست در مورد قوانین جهان هستی توضیح دادم. وقتی که قوانین زندگی و جهان هستی رو بدونیم میتونیم در راستای این قوانین به نفع خودمون کار کنیم و بازی زندگی رو ببریم.
خییییلی زیبا بود استاد توصیه میکنم خودتون یک بار دیگه هم گوش بدید ببینید چقدرررر قشنگ حرف زدید👏🏻 من از این پادکست این آگاهی رو دریافت کردم که زندگی حامی منه❤️
[…] چرا از زندگی طلبکاریم؟ حقیقت زندگی چیه؟ […]
ما در جایی که باید باشیم هستیم خیلی قشنگ بود ممنونم
[…] پادکست چرا از زندگی طلبکاریم؟ حقیقت زندگی چیه؟ […]
جمله “زندگی همین هست که هست ” جمله تامل برانگیزی هست
سپاس
ممنونمم عالی بود 👏👏👏
متاسفم
لطفا منو ببخش
دوستت دارم
سپاسگزارم
ممنون توضیحاتتون خیلی عالی هستند واقعا بعداز گوش کردن پادکست ها و دوره های احساس آرامش و امنیت میکنم
زندگي عمر كردن نيست بلكه زندگي رشد كردن است رشد كردن هدف والاي انسان است.
سلام. فوق العاده و عالي بود بايد بارها و بارها با تمام وجود گوش كرد و كلي درس از جمله جمله اش ياد گرفت. بي نظيريد استاد
لایک
بسیار عالی بود
بارها گوش میکنم و لذت میبرم از دیدگاهتون ب زندگی.به همین خورشیدی ک هرروز از نور و گرماش شاکی هستیم و هر چیز دیگه ای…
کاش میشد این پادکست خیلی طولانی تر بود
ممنون از این آگاهی بینظیرتون🌹🌹🌹
واقعا چقدر این سوال ب تنهایی آرامش بخشه که اوکی الان این اتفاق افتاده.من چکار میتونم بکنم؟؟؟
مرگ و تولد رو میشه با هم مقایسه کرد اما چرا اکثرا زندگی و مرگ رو با هم مقایسه میکنند؟
درودبرشما جناب یاسین رحمانی
عکسی از شما در سایت میبینم که در معرفی خود پرسیده من کی ام؟
میخواستم در یک جمله خلاصه بگویم که شما زبان خداوند هستید برای هدایت بنده های خدا.
Perfect👌👌👌
سپاس استاد بزرگوار 🙏🙏🙏