شهود یعنی ما بهجای تفکر و منطق خالی، از قلب و احساسات متعالی درونمون هم استفاده کنیم. به میزانی که ما بیشتر از احساسات خوب و متعالی درونمون برای تصمیمگیریهایی که داریم، استفاده کنیم.
البته این مسئله پیچیدهتر و عمیقتر هست، اگه به این موضوع علاقه دارید، حتماً باید مطالب و پادکستهای رایگان این سایت رو کامل بشنوید و موضوعات رو دنبال کنید.
توی این پست وبلاگ میخوام در مورد مطلبی صحبت کنم که توی دوره نشانهها را دنبال کن و همچنین جلسۀ پنجم ماه سوم از سری دورههای سیستم رشد شخصی پاشو راجع بهش توضیح دادم.
شهود چیست؟
تعریف ویکیپدیا:
شهود به معنای دریافت، کشف، گواهان و ناظران است.
تعریف من:
ما آدمها توی ناخودآگاه و بخشهای عمیقتر وجودمون (روحمون) به یک منبع بینهایت آگاهی و انرژی متصل هستیم. این منبع بهنوعی تمام اطلاعات، حکمت و انرژی لازم برای زندگیمون رو در خودش داره. شهود در واقع همون لحظههایی هست که این آگاهی عمیق از ناخودآگاهمون به سطح میاد و ما میتونیم از طریق قلب و ذهن اون رو حس و درک کنیم.
توی قلب بهصورت احساس تجربه میشه و توی ذهن شبیه به تفکر یا تصویرهایی که ناگهانی به ذهنمون خطور میکنه. این اطلاعات همیشه در دسترس هستن ولی ما خیلی وقتها بهشون توجه نمیکنیم یا یاد نگرفتیم چطور باهاشون ارتباط برقرار کنیم.
شهود یعنی همون درک و دریافت اطلاعاتی که از آگاهی بالاتر به ما میرسه بدون اینکه به صورت منطقی یا گام به گام از قبل بهشون فکر کرده باشیم.
این مثل اینه که یک صدای درونی یا یک احساس قوی، ما رو به سمت تصمیمات درست هدایت میکنه، حتی اگه همه چیز از نظر عقلانی به اون نتیجه اشاره نداشته باشه. شهود میتونه خیلی آروم، ظریف و بیسروصدا باشه، ولی وقتی یاد بگیریم بهش گوش بدیم، مثل یک راهنما عمل میکنه و توی مسیر زندگیمون ما رو هدایت میکنه.
شهودی چیست؟
ما از کودکی یاد گرفتیم که برای تصمیمگیری و زندگیکردن، بیشتر از منطق و عقل استفاده کنیم. تقریباً همهی ما با این آموزش بزرگ شدیم که فکر کردن و تصمیمگیری منطقی، بهترین راه برای موفقیت و پیشرفت توی زندگیمونه. اما هیچکس بهمون نگفت که علاوه بر منطق، یه بخش دیگهای هم توی وجودمون هست که خیلی مهمه: قلب. قلب به معنای منبع احساسات و شهوده، که در کنار منطق باید بهش توجه کنیم.
اگه یاد بگیریم به این بخش از وجودمون هم گوش بدیم، میتونیم تصمیمگیریهایی داشته باشیم که نهتنها منطقی، بلکه بر اساس احساسات درونی و شهودمون هم باشه. این یعنی شهودی بودن. به اندازهای که بتونیم از احساسات خوب و درونیمون برای تصمیمگیریهای مهم زندگی استفاده کنیم، میشه گفت که شهودی هستیم.
تمرین شهودی بودن
ولی باید بدونید که شهودی بودن لزوماً آسون نیست. این چیزی نیست که یکشبه به دست بیاد. باید تمرین کنیم و با صبر و پشتکار این توانایی رو در خودمون پرورش بدیم. توی دوره “نشانهها را دنبال کن”، به طور مفصل درباره شهود و شهودی بودن صحبت کردم و روشهایی رو یاد دادم که چطور بتونیم از این قدرت درونی توی زندگی استفاده کنیم.
یه راه سادهتر برای توضیح شهود اینه که بگیم: شهود همون “به دل افتادن” هست. اون لحظههایی که بدون فکر و تحلیل منطقی، یه حس قوی داریم که چیزی درسته یا تصمیمی باید گرفته بشه.
سوالی که خیلیا میپرسن اینه:
آیا شهود همیشه به شکل “به دل افتادن” بروز میکنه؟ یا ممکنه یه سری اتفاقات بدون اینکه ما حس خاصی داشته باشیم، خودشون رخ بدن؟
جواب اینه که مبحث شهود خیلی گستردهتر از اینه که بگیم همیشه یه “حس” به دلمون میافته. ما بهنوعی مثل گیرندههای رادیویی هستیم که از دنیای اطرافمون اطلاعات دریافت میکنیم. این اطلاعات ممکنه از طریق احساسات یا اتفاقاتی که در زندگیمون میافته، به ما برسه. در واقع، هر چیزی که در این جهان وجود داره، میتونه به نوعی شهود باشه. خداوند از طریق این نشانهها، افراد، و حتی اتفاقات روزمره با ما حرف میزنه.
به طور خلاصه، جهان از دو چیز تشکیل شده:
- من
- شهود
همه چیز در اطراف ما شهود است و این مفهوم خیلی گسترده و بینهایته. هرچه بیشتر بهش توجه کنید و تمرین کنید، بیشتر از این آگاهی بهرهمند میشید.
برای همین هم نمیشه شهود رو توی چند جلسه یا یک مقاله کامل توضیح داد. فقط میتونیم سرنخهایی بهتون بدیم تا خودتون به تدریج متوجه بشید شهود چیه و چطور کار میکنه.
همونطور که توی جلسه پنجم ماه سوم (دوره شهود) گفتم، شهود یه تجربهی شخصی و یکتا برای هر فرده. ممکنه شما شهودی داشته باشید که هیچکس دیگه اون رو تجربه نکرده باشه. به همین دلیل، باید یاد بگیرید که ویژگیهای شهود رو تشخیص بدید و خودتون بفهمید که چه زمانی شهود به شما الهام میشه، بدون اینکه منتظر تأیید یا راهنمایی کسی باشید. شهود یه چیزی نیست که دیگران براتون تشخیص بدن؛ خودتون باید بهش اعتماد کنید و عمل کنید.
چون روش خاصی برای تشخیص شهود نیست. شهود بینهایت روش داره و هر کسی میتونه یه نوع خاص از اون رو تجربه کنه که شاید هیچکس دیگه هم اون تجربه رو نداشته باشه.
از کجا بفهمیم یه حس یا یه فکر شهودی هست؟
حالا واسه اینکه مطمئن بشید چیزی که دریافت کردید شهود هست یا فقط گفتگوی ذهنیتون، یه سری نکات و ویژگیها رو میگم که بدونید هر موقع شهودی بهتون رسید، حواستون باشه که واقعاً شهودیه.
یه فکر یا احساس اگه پر از عشق، امید و رهایی بود شهود هست.
وقتی تو مسیر شهود قرار بگیرید، کمکم تجربههاتون بیشتر میشه و خودتون به جایی میرسید که دیگه نیازی به من یا کس دیگهای ندارید. تموم این چیزایی که اینجا میگم هم خودش شهوده.
من هیچوقت واسه دورههام برنامهریزی نمیکنم. یه کلیت دارم ولی هیچوقت دقیق نمینویسم که چی باید بگم. همه چیز خودش میآد و به زبانم جاری میشه. حتی توی ویسهایی که ضبط میکنم هم، فقط دکمهی ضبط رو میزنم و همه چیز خودش جاری میشه. اینم یه نوع از شهوده.
وقتی کسی ازم سوالی میپرسه، جوابش رو بدون فکر کردن میدم. پاسخ خودش میآد و جاری میشه. گاهی هم ویسهایی که ضبط کردم رو خودم دوباره گوش میدم چون ممکنه نکتههای جدیدی برام داشته باشه. اینجوریه که شهود عمل میکنه.
شهود فقط به دل افتادن هست یا راههای دیگهای هم داره؟
بله، راههای دیگه هم داره. مثلاً روش من اینه که دربارهی یه موضوع حرف میزنم و کلام خودش جاری میشه. البته وقتی تو این موضوع پیشرفت کنید و بهش مسلط بشید، روشهای دیگهای هم پیدا میکنید که متناسب با خودتون هست.
ولی اصلش همون به دل افتادن هست. چرا اینقدر تأکید میکنم که ببینید چی به دلتون میافته؟ چون شهود یه چیز پلهپلهست. معمولاً تو سطوح اول، به دلمون میافته که چی کار کنیم. این موضوع واسه هممون اتفاق افتاده و میدونیم که چه حسی داره.
شهود یه سری سطوح داره. اولین قدم اینه که چی به دلتون میافته. یعنی هر کسی که میخواد بر اساس شهود زندگیش رو جلو ببره، باید اول ببینه چی به دلش میافته. ولی شهود فقط به دل افتادن نیست؛ خیلی وسیعتر از این حرفاست.
ویژگیهای اصلی شهود
ویژگیهای اصلی شهود عشق، امید و رهاییه. ممکنه گاهی افکارمون رو با شهود اشتباه بگیریم. البته اینم جزئی از مسیره. وقتی که تو انتخابهامون شک میکنیم، با عقل و منطق تجزیهوتحلیل میکنیم. ولی وقتی تو مسیر شهود و الهامات قلبی خداوندی قرار گرفتیم، هر چی به دلتون افتاد، همون رو انجام بدید. هیچ اشکالی نداره آزمونوخطا کنید تا قلقش دستتون بیاد.
در مراحل بالاتر، شهود گستردهتر میشه. ممکنه شهود رو از زبان یه دوست، یه فیلم، یه خبر یا حتی تو تاکسی بشنوید. خداوند از میلیونها راه و زبان مختلف با ما صحبت میکنه. ولی این که ما چقدر آگاهیم و میتونیم این پیامها رو بگیریم، بستگی به این داره که چقدر در لحظه زندگی میکنیم و آگاهیمون رو بالا میبریم.
تو این دورهها یاد میگیریم که خودمون رو آماده کنیم برای دریافت شهود. اول باید خودمون رو شارژ کنیم، بعد کوک کنیم و در نهایت در زمان حال زندگی کنیم. اینجوری پیامهای خداوند رو متوجه میشیم. شاید زمان دقیقش رو ندونیم ولی هر پیامی که باشه، بالاخره به دلمون میشینه.
مرحلۀ اول، به دل افتادن هست. مرحله دوم، دریافت پیام از آدمهای اطراف یا شرایط مختلف. مرحله سوم، وقتی خودبهخود اتفاقات رخ میده.
گاهی الهامات قلبی به این صورته که یه اتفاق بهظاهر بدی میافته تا تبدیل به یک اتفاق خوب بشه. مثلاً چیزی خراب میشه و در طی درست کردنش متوجه میشیم که خیلی بهتر از روز اولش شد. در نتیجه به این صورت هم عمل میکنه یعنی فقط در قالب پیامی نیست که به دل ما بیفته. ممکنه در فرایند ساخت و درست کردن چیزی باشه که منجر به نتیجه عالی و فوقالعاده باشه.
تمرین
هر اتفاقی که براتون میافته که در اون زمان فکر میکردین بدترین اتفاق ممکن هست اما حالا که چند سال از اون موضوع گذشته، متوجه شدید که اتفاق خوبی بود. چون باعث شد تا به رشد و پیشرفت برسید رو کامنت کنید تا همه بخونن و استفاده کنن.
توضیحاتی در مورد این دوره
ما در زندگی با چالشهای زیادی رو بهروبه هستیم. در مسیر پاکسازی نمیدونیم که چجوری میتونیم از این چالشها عبور کنیم. توی دوره نشانهها رو دنبال کن، موضوع شهود و الهامات درونی رو یاد میگیرین. در نتیجه میتونین با استفاده از این توانایی و قدرتی که به دست آوردیم و مسیر درست را تشخیص بدین تا به اهدافتون برسین
در این دوره به موضوعاتی مثل انواع جهانبینیها، ویژگیهای شهود، سیستم هدایتگر درونی و…پرداختم. با گوش کردن به جلسات این دوره میتونید این مفهوم رو به طور کامل یاد بگیرید و در زندگیتون استفاده کنید
ماه سوم از سیستم رشد شخصی پاشو
سوالی که برای من پیش اومده اینه که ما یا منطقی هستیم یا احساسی ، یعنی یا بر اساس منطقمون عمل می کنیم یا احساس و بعضیا بر اساس هر دو
حالا آدمی که همیشه بر اساس احساساتش (چه خوب یا بد)تصمیم می گیره و عمل می کنه و اصلا آدم منطقی ای نیست ، آیا شهود این فرد بهش فرمان میده؟
یا خاطره و داده؟
کلا خاطره و داده تو کدوم یکی از اینها قرار می گیره؟ منطق هم همون خاطره و داده است ……..؟
قاطی کردم 😊
[…] […]
من از بچگی شهودم قوی بود…اونموقه ها میگفتم حس ششم دارم نمیدونستم چیه…ولی کم کم کمرنگ شد
بسیار عالی
عالی بود
هیچ وقت نتونستم از شهود در زندگی ام استفاده کنم. حتی فکرشم نکردم که به چیزایی که به دلم می افته اعتماد کنم و منطقم رو نا دیده بگیرم.
سلام با نمی تونم با این قضیه که شهود فقط از امید و .. میگه کنار بیام چون گاهی شهود اطلاع از وقایع اینده که ممکن دوست نذاشته باشیم خبر میده
عالی بود . سپاس
توضیحات مفیدی در مورد شهود ارائه شد، قطعا حضور در زمان حال که بطور معمول خیلی سخته لازمه دریافت و درک شهود هستش
سپاس🌹🌹🌹🌹
خیلی مطالب عالی بود همیشه تلاش میکنم تا پاکسازی کنم تا صدای قلبم رو بشنوم