در این مقاله میخواهیم راجع به قضاوت کردن و اینکه چرا از قضاوتها ناراحت میشیم و چه راهکارهایی برای قضاوت نشدن انجام بدیم، صحبت کنیم
چرا قضاوت میکنیم؟
در ابتدا لازمه که بدونیم که قبل از اینکه قضاوت انجام بشه احساسات و افکاری در ذهن ما به وجود میاد. تفکرات و احساساتی که به خاطر برنامهها و دادههای ضمیر ناخودآگاه ماست. به طور کلی هر اتفاقی که میافته به خاطر احساسی هست که از دل ضمیر ناخودآگاهمون بیرون میاد و زندگی ما رو خلق میکنه.
انتقاد
بعد از اینکه اون احساس در ما فعال میشه برای اینکه بتونیم خودمون رو اروم کنیم و مجاب کنیم که ما بی تقصیر هستیم و در جایگاه قربانی توجه بخریم شخص مقابل رو نقد میکنیم. با انتقاد کردن اون حس منفی رو در خودمون سرکوب و فکر میکنیم که اروم کردیم.
در واقع هر وقت که یک احساس منفی در ما به وجود میاد به خاطر آرامش خودمون اون حس منفی رو به هر طریقی که بلد هستیم برطرف میکنیم که یکی از پاسخهای اشتباه انتقاد هست.
مثلاً کسی باعث میشه تا ما عصبانی بشیم و برای آرامش خودمون تقصیر رو به گردن کسی میاندازیم و میگیم تو این کار رو کردی و من عصبانی شدم پس تقصیر تو هست.
قضاوت
بعد از انتقاد برای اینکه خیالمون راحت بشه که حرفمون درسته و عذاب وجدان نگیریم قضاوت میکنیم. وقتی که میگیم مثلاً تو همیشه اینکار رو میکنی تا من عصبی بشم. عادت داری از این کارها بکنی یا این حرفها رو بزنی و …
تمام این کارها به خاطر اینه که نمیتونیم اون عیب رو در خودمون بپذیریم و نگرانیم که کسی نفهمه که فرافکنی کردیم در نتیجه سریع قضاوت میکنیم تا توجهها به سمت دیگهای بره و ما از بند اون چیزی که دادههای ذهنمون ما رو اسیر کردن رها بشیم.
البته منظورم این نیست که اون عیب در ما هست اما دادهها و برنامههایی که در درون ما وجود داره باعث میشه تا اتفاقی در زندگیمون خلق بشه. در اینجا هم دقیقاً این اتفاق افتاده یک برنامه و دیتایی در ذهن ما وجود داشته که به صورت رفتار یا گفتار در اون شخص تجربه کردیم و باعث شده تا کار به قضاوت بکشه.
در واقع برای اینکه خودمون رو اروم کنیم قضاوت میکنیم
دلیل دیگه برای قضاوت کردن حسادت هست. دوست نداریم دیگران کاری رو انجام بدن و چون انجام میدن و موفق هم هستند قضاوت میکنیم و با اینکار قصد داریم که اون شخص رو پایین بیاریم یا خودمون رو بالا ببریم تا بتونیم شعلۀ آتش حسادت رو در خودم خاموش کنیم یعنی خودمون رو اروم کنیم
مورد دیگه نمیتونیم اون حرف یا خصوصیت رو تحمل کنیم. به این دلیل که در خودمون اون نقص هست و چون نمیخواهیم توسط دیگران قضاوت بشیم دست پیش میدیم که پس نیفتیم. خودمون قضاوت میکنیم تا متوجه نظرات دیگران بشیم و وقتی که متوجه نوع نگاهشون شدیم بهتر میتونیم در پشت نقابی که به چهرهمون زدیم نقش بازی کنیم؛ مثلاً خجالتی هستیم و شخصی که خجالتی هست رو قضاوت میکنیم و میگیم مثلاً سنش زیاده اما نمیتونه حرف بزنه.
به این ترتیب نظرات دیگران رو متوجه میشیم. ممکنه در جواب بگن به خاطر خانواده هست احتمالاً تو بچگی نذاشتن ابراز وجود کنه. در این شرایط ما متوجه میشیم که برای اینکه کسی نفهمه ما خجالتی هستیم از خانواده و اینکه چقدر حامی و پشتیبان ما بودن صحبت کنیم. گاهی هم از اون ور بوم میافتیم و اطرافیانمون متوجه اغراق ما میشن.
راه حل؟
برای اینکه قضاوت نکنیم راههای زیادی وجود داره.
پذیرش خود یا مسئولیت پذیری 100 درصد
هر رفتار و کلامی که میبینیم و میشنویم به خاطر دادهها یا برنامههای ذهن ماست. ما مقصر نیستیم اما مسئولیت پاکسازی اونا به عهدۀ ماست. اگه ناراحت میشیم باید در خودمون جستجو کنیم.
چجوری؟
از خودمون بپرسیم که چرا ما رو ناراحت کرد؟
چی شد که احساسم بهم ریخت و عصبی شدم؟
مثلاً ممکنه جواب این باشه که به خاطر ناعدالتی بود. چون درست نگفت یعنی درست قضاوتم نکرد چون از ماجرا خبر نداشت و یه حرفی زد که درست نبود.
سؤال
چرا حرفی که درست نیست و مطمئنید درست نیست روی شما تأثیر گذاشته؟
اگه خوب به این موضوع فکر کنیم متوجه میشیم که به خاطر این هست که ما از درون پر نیستیم و با هر ضربهای چه درست و چه نادرست تأثیر میگیریم.
زمانی که روی عزت نفسمون کار کنیم از درون پر میشیم و با هیچ ضربه این تو نمیریم. اتفاقات و رفتارهای دیگران ما رو جلا میده و صیقلی میکنه اما باعث فرو رفتن ما نمیشن. دوره من با من (عزت نفس)
چیکار کنیم تا در معرض قضاوت قرار نگیریم
ما همیشه در معرض چیزهایی قرار میگیریم که هم ارتعاش هستیم. برای اینکه بتونیم سطح ارتعاشمون رو تغییر بدیم باید نوع نگاهمون رو عوض کنیم و جور دیگهای فکر کنیم. در دورۀ رایگان شکرگزاری در مورد این موضوعات توضیح داده شده. وقتی که نگاهمون به موضوع مثبت باشه کمکم سطح ارتعاشمون تغییر میکنه و بنابراین در مدار چیزهای خوب و مثبت قرار میگیریم.
برای اینکه بخواهیم نگاهمون رو مثبت کنیم باید باورهای بازدارنده رو پاکسازی کنیم. روشی که ما استفاده میکنیم هواپونوپونو هست که به مشکلمون 4 جمله یعنی متأسفم لطفاً مرا ببخش متشکرم دوستت دارم رو میگیم و تکرار میکنیم. اگه میخواهید که در مورد تکنیک هواپونوپونو بیشتر بدونید این مقاله رو مطالعه کنید.تکنیک هواپونوپونو چطور کار میکنه؟ نگاه به اون از 3 زاویه روانشناسی، معنوی و انرژیکی
مرحلۀ بعد
بعد از پاکسازی کردن فضا رو برای باورهای درست و سازنده آماده میکنیم و یه این ترتیب نوع نگاه ما تغییر میکنه و به تبع اون ارتعاش و فرکانس ما هم عوض میشه. یکی از قوانین جهان هستی قانون ارتعاش و نسبیت هست که در دوره قوانین بازی شرح قوانین جهان هستی این موضوعات رو کاملاً یاد میگیرید.
وقتی که ارتعاش و فرکانسمون بالا رفت و تونستیم که باورهای سازنده رو نهادینه کنیم در واقع عزت نفسمون هم بالا میره. با بالا رفتن عزت نفسمون دیگه هم مدار و هم فرکانس با صفات و رفتارهای منفی نیستیم و به همین دلیل دیگه با این قبیل اتفاقات مواجه نمیشیم یا کمتر مواجه میشیم.
نکتۀ مهم
ما همیشه با احساسمون کار داریم این موضوع که ما مثلاً تصادفی رو ببینیم به معنای این نیست که هم فرکانس با این صحنه هستیم اون احساسی که در ما فعال میشه ملاک هست؛ بنابراین ما با احساسمون کار داریم چون احساسات ما از دل ناخودآگاه ما بیرون میان و باعث خلق یا حذف چیزی میشن.
نهادینه کردن باورهای مثبت کار سخت و پیچیدهای نیست ولی یک تکنیک خاصی داره که اگه یاد بگیرید خیلی راحت میتونید تمام باورهای عالی و فوقالعاده رو در درونتون نهادینه کنید و شاهد یک زندگی زیبا و عالی باشید. در ماه پنجم تا نهم از سیستم رشد شخصی پاشو روی باورها کار شده که در هر ماه چند تکنیک عالی رو یاد میگیرید.
همۀ این کارها برای این هست که ما بتونیم از دست دادههای ذهنمون رها بشیم و یک زندگی باشکوه رو تجربه کنیم. زندگی خوب و باکیفیت زمانی تجربه میشه که ما به ارزش زندگی پی ببریم و متوجه باشیم که هر ثانیه از عمرمون چقدر ارزشمند و باشکوه هست. این اتفاق نمیافته مگر با حضور در لحظۀ حال. وقتی رها هستیم از تمام نگاهها و قضاوتها به راحتی میتونیم بگذاریم و بگذریم. نه قضاوتی باشه که اذیت کنیم و نه برنامهای که ما رو اذیت کنه.
البته در جهان ما یک نفر هست و ان هم ما هستیم و دیگران بازتاب اندیشههای ما هستند که در این مقاله به خوبی این موضوع باز و توضیح داده شد.
ممنونم از اینکه با ما همراه بودید.
لطفاً نظراتتون رو بنویسید و هر انتقاد و پیشنهادی دارید مطرح کنید.
اگر این مقاله براتون مفید بود لطفاً برای عزیزانتون هم ارسال کنید.
برای عمیقتر شدن موضوع
ماه نهم از سیستم رشد شخصی پاشو
در این ماه یاد میگیرید که ججوری برنامههای ضمیر ناخودآگاهتون رو نصب و نهادینه کنید. کد نویسی ضمیر ناخودآگاه و نظارت بر تمام ان چیزهایی که در ذهنتون هست رو به خوبی و اصولی یاد میگیرید. در مورد فرکانسها و ارتعاشها و اینکه چجوری مدارمون رو تغییر بدیم میآموزید. از مطالب دیگه در این دوره سفر به گذشته و آینده و خروج از زمان هست. این دوره بسیار بینظیر هست و پیشنهاد میکنم تهیه کنید.
ماه نهم رشد شخصی پاشو ( مفاهیم پیشرفته)
شرح شهودی کتاب نیروی حال
در این دوره کتاب نیروی حال به صورت شهودی توضیح داده شده و میتونید به راحتی تمام مطالب و جملات سخت و نامفهوم رو یاد بگیرید. با گوش دادن به این دوره از دست افکار و گفتگوهای منفی رها میشید و میتونید حضور و زندگی در لحظۀ حال رو تجربه کنید.
شرح شهودی کتاب نیروی حال اثر اکهارت توله
دورۀ راه درون اموزش مراقبه
در این دوره با فضای فکری، احساسی و ارتعاشی آشنا میشیم. ذهن و کارکرد اون و ارتباط با ضمیر ناخودآگاه رو یاد میگیرید که میتونید با استفاده از این مهارت و توانایی آلودیگیهای ذهنتون رو استخراج و شناسایی کنید و در نهایت با پاکسازی کردن عمیق برای همیشه از دست برنامههای اشتباه ذهنتون رها بشید. بهای این دوره به نسبت مطالب ارزشمندی که ارائه شده تقریباً رایگانه.
ممنونم 🌹خیلی ساده و روان توضیح دادید
عالی
استاد چقدر زیبا قضاوت رو توضیح دادید
خیلی خوب بود
سپاس
عالی است
سپاس
عالی بود
استفاده کردم ممنون
موفق و پیروز باشید
حین خوندن مقاله مشغول ارزیابی خودم بودم، و همش به این نتیجه می رسیدم که من چه ذهن قضاوتگری دارم. بعد نتیجه می گرفتم که پس خیلی از داده ها هنوز در من پاک نشده. در واقع برداشت من از قضاوت کردن، اطلاق یک نظر یا تفکر به افراد و رفتارهاشون بود. اما در عین حال متوجه بودم که اگرچه نظراتم نسبت به یک سری افراد و رفتارهاشون تغییری نکرده، اما دیگه مثل سابق احساسی هم نسبت به رفتارهایی که موجب شکل گیری اون نظرات در من میشه ندارم. با همین ارزیابی های ذهنی مقاله رو خوندم تا رسیدم به… ادامه دیدگاه
درود و سپاس بابت مقالۀ خوب، با نثری روان و ساده و قابل درک
هایلایت این متن برای من این جمله ست: “این موضوع که ما مثلاً تصادفی رو ببینیم به معنای این نیست که هم فرکانس با این صحنه هستیم اون احساسی که در ما فعال میشه ملاک هست”
ممنونم مطالب مفید، مثل همیشه